کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسعاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسعاس
لغتنامه دهخدا
عسعاس . [ ع َ ] (ع اِ) گرگ . (منتهی الارب ). ذئب . (فهرست مخزن الادویة) (اقرب الموارد). || سراب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
عساعس
لغتنامه دهخدا
عساعس . [ ع َ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عَسعَس . (منتهی الارب ). گرگ و خارپشت ، بدان جهت که شبگرد میباشند. (آنندراج ). قنافذ است ، و آن را بدان نام بجهت آن موسوم نموده اند که در شب رفتار بسیار می نماید. (مخزن الادویة). قنافذ و خارپشتان است بجهت کثرت رفت وآمد ...
-
عصاعص
لغتنامه دهخدا
عصاعص . [ ع َ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عصعص . (اقرب الموارد). رجوع به عصعص شود.
-
عثاعث
لغتنامه دهخدا
عثاعث . [ ع َ ع ِ ] (اِخ ) کوههای کوچک سیاهی است . چپ عرائس . (معجم البلدان ).
-
عثاعث
لغتنامه دهخدا
عثاعث . [ ع َ ع ِ ] (ع ص ،اِ) ج ِ عَثعَث . (منتهی الارب ). رجوع به عثعَث شود.
-
اثائث
لغتنامه دهخدا
اثائث . [ اَ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَث ّ و اَثیث . || زنان پرگوشت یا درازقامت تمام خلقت .
-
جستوجو در متن
-
گرگ
لغتنامه دهخدا
گرگ . [ گ ُ ] (اِ) پارسی باستان ورکانا ، اوستایی وهرکه (گرگ )، پهلوی گورگ ، هندی باستان ورکه (گرگ )، ارمنی گل ، کاشانی ور، ورگ ، ورگ ، مازندرانی وُرگ ، کردی ورگ ، افغانی لوگ ، اُسّتی برق یا بیرق ، بیرنق ، بلوچی گورگ ، گورک ، یودغاورگ ، یغنابی ارک جان...