کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسجرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسجرة
لغتنامه دهخدا
عسجرة. [ ع َ ج َ رَ ] (ع اِمص )بدی و پلیدی . (منتهی الارب ). خبث . (اقرب الموارد).
-
عسجرة
لغتنامه دهخدا
عسجرة. [ ع َ ج َ رَ ] (ع مص ) نیک نگریستن . (از منتهی الارب ). سخت و شدید نگاه کردن . (از اقرب الموارد). || درسیر و سفر بودن شتر. (از منتهی الارب ): عسجر الابل ؛ شتران به سیر و حرکت خود ادامه دادند. (از اقرب الموارد). || نمک زدن گوشت را. (از منتهی ال...
-
جستوجو در متن
-
پلیدی
لغتنامه دهخدا
پلیدی . [ پ َ ] (حامص ) ناپاکی . شوخی . شوخگنی . وژن . آژیخ . چرک . فژ. رِجس . قَذْر.وَسخ . قذارت . رَجاست : همه ٔ پلیدی ها را با آب شویند و پلیدی آب از هیچ چیز شسته نشود. (از مجموعه ٔ امثال طبع هند). فَشَف ؛ پلیدی پوست . ربذَة؛ هر پلیدی . (منتهی الا...