کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عزی ئیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عزی ئیل
لغتنامه دهخدا
عزی ئیل . [ ] (اِخ ) عزئیل (بمعنی کسی که خداوند او را تقویت وتسلی میدهد). نام سه تن است : 1- پسر چهارمین قهات ، و پدر عزی ئیلیان که پسرش الیصافان رئیس خانواده ٔ قهاتیان بود، و عمیناداب که از بنی عزی ئیل نیز رئیس بود،یعنی در ایام داود. 2- رئیس شمعونی ...
-
واژههای مشابه
-
علی عزی
لغتنامه دهخدا
علی عزی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن علی عزی مالکی . او راست : قرةالعیون علی الجوهر المکنون فی البلاغة، که در سال 981 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 225 و هدیة العارفین ج 1 ص 748).
-
علی عزی
لغتنامه دهخدا
علی عزی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن علی عزی مخلاتی . رجوع به علی مخلاتی شود.