کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عزم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عزم کردن
لغتنامه دهخدا
عزم کردن . [ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قصد کردن . آهنگ کردن : ز بعد یوسف ایوب صابر آمد بازبدهر بد صدوهفتاد و کرد عزم سفر. ناصرخسرو.گر کردی این عزم کسی را ز تفکرنفرین کندی هر کس بر آزر بتگر. ناصرخسرو.نکند باز رأی صید ملخ نکند شیر عزم زخم شکال . ؟ (از ک...
-
واژههای مشابه
-
عَزَمَ
فرهنگ واژگان قرآن
جدي و حتمي شد
-
عَزْمِ
فرهنگ واژگان قرآن
تصميم جدي و عقد قلب است بر اينکه فعلي را انجام دهي ، و يا حکمي را تثبيت کني ، بطوري که ديگر در اعمال آن تصميم و تاثيرش هيچ سستي و وهن باقي نماند ، مگر آنکه به کلي از آن تصميم صرف نظر کني ، به اين معنا که عاملي باعث شود به کلي تصميم شما باطل گردد (معن...
-
عزم آمدن
لغتنامه دهخدا
عزم آمدن . [ ع َ م َ دَ ] (مص مرکب ) عزم حاصل شدن : چو عزم آمد آن گوهر پاک را.؟ (از آنندراج ).
-
عزم داشتن
لغتنامه دهخدا
عزم داشتن . [ ع َ ت َ ] (مص مرکب ) قصد داشتن . تصمیم داشتن . بر آن بودن : درویش دید که شاهزاده بجانب او عزم آمدن دارد. (گلستان ).عزم دارم کز دلت بیرون کنم وَاندرون جان بسازم مسکنت . سعدی .گر این خیال محقق شدی به بیداری که روی عزم همایون ازین طرف داری...
-
سست عزم
لغتنامه دهخدا
سست عزم . [ س ُ ع َ ] (ص مرکب ) بی اراده . سست اراده . بی تصمیم : مردان عنان بدست توکل نداده اندتو سست عزم در گرو استخاره ای .صائب .
-
ام عزم
لغتنامه دهخدا
ام عزم . [ اُم ْ م ِ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) اِست . (المرصع).کون . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). در اقرب المواردام العزم با الف و لام است . و رجوع به ام العزم شود.
-
بی عزم
لغتنامه دهخدا
بی عزم . [ ع َ ] (ص مرکب ) (از: بی + عزم ) بی اراده . بی تصمیم . مقابل باعزم . و رجوع به عزم شود.
-
ثابت عزم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sābet'azm ویژگی آنکه در عزم و ارادۀ خود ثابت و پابرجاست.
-
صاحب عزم
دیکشنری فارسی به عربی
حازم
-
عزم راسخ
دیکشنری فارسی به عربی
قوة الارادة
-
بی عزم
دیکشنری فارسی به عربی
لافقريات , متردد
-
عَزم جَزم
لهجه و گویش تهرانی
تصمیم قطعی
-
عزم و اراده
فرهنگ گنجواژه
تصمیم.