کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صاحب عزا
لغتنامه دهخدا
صاحب عزا. [ ح ِ ع َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) عزادار. || بزرگ خانواده ٔ عزادار.
-
صاحب عزا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] sāheb'azā کسی که یکی از خویشان نزدیکش فوت شده و مجلس سوگواری ترتیب داده است؛ عزادار.
-
لباس عزا
دیکشنری فارسی به عربی
اسود
-
سرود عزا
دیکشنری فارسی به عربی
لحن حزين
-
صاحب عزا
لهجه و گویش تهرانی
مصیبت دیده
-
سرود عزا سرودن
دیکشنری فارسی به عربی
لحن حزين
-
اندوه و عزا
فرهنگ گنجواژه
عزاداری.
-
عید و عزا
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
عیش و عزا
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
عروسی و عزا
فرهنگ گنجواژه
جشن و ماتم، همه موقعیتها.
-
عزا و عروسی
فرهنگ گنجواژه
جشن و ماتم، همه جا.
-
شب هفت(عزا)
لهجه و گویش تهرانی
مراسم ششم در گذشت در منزل صاحب عزا برای صرف حلوا و فاتحه
-
ختم و عزا
فرهنگ گنجواژه
مراسم عزاداری.
-
ماتم و عزا
فرهنگ گنجواژه
سوگواری.
-
مرگ و عزا
فرهنگ گنجواژه
سوگواری.