کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عرنان
لغتنامه دهخدا
عرنان . [ ع ِ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ). کوهی است مابین تیماء و دو کوه طی ٔ. و گویند در دنباله ٔ جبال صبح ، از بلاد فزارة است . و گویند رملی است در بلاد عقیل . و گویند نام وادیی است مشهور. و نیز گویند آن کوهی است در جناب در پایین وادی القری ...
-
واژههای همآوا
-
ارنان
لغتنامه دهخدا
ارنان . [ اِ ] (ع مص ) فریاد کردن . (منتهی الارب ). بانگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ و زاری کردن . بانگ کردن بزاری . (زوزنی ) (شمس اللغات ) (کنز اللغه ). || بانگ کردن کمان . آواز کردن کمان . (شمس اللغات ) (کنز اللغه ). || بزاری آوردن . (تاج الم...
-
جستوجو در متن
-
اسنمة
لغتنامه دهخدا
اسنمة. [ اَ / اُ ن ُ م َ ] (اِخ ) یا ذات اسنمة. پشته ایست نزدیک طحفة. (منتهی الارب ).ابن قتیبة گوید: اُسنمة کوهی است قرب طحفة و صاحب کتاب العین گفته که رمله ایست و قول زهیر مؤید آنست :و عرّسوا ساعة فی کثب اسنمةو منهم بالقسومیات معترک .و گفته اند اسن...