کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرض جغرافیایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
transfer 4
عرض گردش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کل جابهجایی عرضی شناور در هنگام گردش
-
magnetic latitude
عرض مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ زاویهای شمالی یا جنوبی از استوای مغناطیسی
-
astronomic latitude
عرض نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان امتداد قائم و صفحۀ استوای آسمان
-
ordinate of a point, y-coordinate of a point, y-coordinate
عرض نقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مختص y (عمودی) یک نقطه (y وx) در دستگاه مختصات قائم متـ . عرض
-
چارم عرض
لغتنامه دهخدا
چارم عرض . [ رُ ع َ رَ ] (اِ مرکب ) چهارم عرض . بعضی نوشته اند که مجازاً بمعنی انسانی است چه انسان مرتبه ٔ چهارم است از جسم مطلق و جسم نامی و حیوان . (آنندراج ) (غیاث ).
-
روز عرض
لغتنامه دهخدا
روز عرض . [ زِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز سان . رجوع به عرض و سان شود. || روز قیامت : پس بود ظلمات بعض فوق بعض نی خرد یار و نه دولت روزعرض .مولوی .
-
جریده ٔ عرض
لغتنامه دهخدا
جریده ٔ عرض . [ ج َ دَ / دِ ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دفتری که در آن نام افراد و سپاهیانی را که در عرض و سان شرکت میجستند ثبت میکردند : امیر جریده ٔ عرض بخواست . (تاریخ بیهقی ص 437).
-
دائره ٔ عرض
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ عرض . [ ءِ رَ / رِ ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دائره ٔ عظیمه ای که بدو قطب منطقه و بجزئی از معدل بگذرد. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: هی عظیمة تمر بقطبی المنطقة و بجزء ما من المعدل او بکوکب ما. و تسمی ایضاً بدائرةالمیل الثانی لان المی...
-
عرض للخطر
دیکشنری عربی به فارسی
به مخاطره انداختن , در معرض خطر گذاشتن , بخطر انداختن
-
عرض تسلیت
دیکشنری فارسی به عربی
تقديم التعازي
-
عرض تبریک
دیکشنری فارسی به عربی
تقديم التهاني
-
عرض حال
لهجه و گویش تهرانی
شکایت
-
track gauge rod, tie rod, gauge bar
میلۀ مهار عرض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای فولادی با یک یا دو گیره در هر سر آن برای اتصال به پایۀ ریل و جلوگیری از افزایش عرض خط
-
هتک عرض کردن
لغتنامه دهخدا
هتک عرض کردن . [ هََک ِ ع ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بدنام کردن . رسوا نمودن . (ناظم الاطباء). بی آبرو ساختن . بر باد دادن عرض کسی .
-
cross-cut saw
ارّۀ عرضبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارّۀ مخصوص عرضبُری