کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرشیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عرشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršiyā) (عربی ـ فارسی) ]عرش + ی (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)[ ، منسوب به عرش ، ← عرش .
-
عرشیا
واژهنامه آزاد
اسم مؤنث فارسى با ریشه عربى، عرش در مقابل فرش، عرشیا:(عربى فارسى) [عرش + ى (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)]، منسوب به عرش، ملکوتى و آسمانى در زبان شرعی، فلک الافلاک و در معناى لغوى هر آنچه در فراسوى زمین قرار دارد، آسمانى
-
عرشیا
واژهنامه آزاد
ریشه عربی دارد و از عرش به معنای تخت گرفته شده.
-
واژههای مشابه
-
علیعرشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ali aršiyā) (عربی ـ عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب ، ← علی و عرشیا .
-
واژههای همآوا
-
ارشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršiyā) به لغت زند و پازند تخت و اورنگ شاهان را میگویند ، گاه ، تخت.
-
ارشیا
لغتنامه دهخدا
ارشیا. [ اَ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زند و پازند تخت و اورنگ شهان را گویند. (برهان ). عرش .
-
عر شیا
واژهنامه آزاد
منسوب به عرش، آسمانی
-
جستوجو در متن
-
امیرعرشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir aršiyā) (عربی ـ عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب ، ← امیر و عرشیا .