کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرجلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عرجلة
لغتنامه دهخدا
عرجلة. [ ع َ ج َ ل َ ] (ع اِ) گله ٔ اسبان . || گله ٔ بز. || گروه پیادگان روان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گروهی پیادگان . (مهذب الاسماء). گروه مردم . ج ، عَراجلة. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
ارجلة
لغتنامه دهخدا
ارجلة. [ اُ ج َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به ارژله شود.
-
ارجلة
لغتنامه دهخدا
ارجلة.[ اَ ج َ ل َ ] (اِخ ) کرسی مقاطعه ایست به همین اسم درولایت برنات (پیرنه ) علیا بفرانسه . موقع آن در وادیی است به همان نام در کنار نهر گاواسو و مقاطعه ٔ آن مشتمل بر پنج ناحیه است . (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
عراجلة
لغتنامه دهخدا
عراجلة. [ ع َ ج ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ عرجلة. (از ناظم الاطباء). رجوع به عرجلة شود.