کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرب پرورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عرب خیل
لغتنامه دهخدا
عرب خیل . [ ع َ رَ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل ، واقعدر دشت . هوای آن معتدل است یکصد و پنج تن سکنه دارد. آب آن از وازرود تأمین میشود. محصولات آن برنج و مختصر غلات و شغل اهالی زراعت است . تابستان به ییلاق دهستان لاری...
-
عرب زائی
لغتنامه دهخدا
عرب زائی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باهو کلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. کنار راه مالرو قصرقند به دشتیاری . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر و 200 تن سکنه دارد. آب آن از باران تأمین میشود. محصولات آن غلات و ذرت و حبوبات و لبنیات است . شغل...
-
عرب زائی
لغتنامه دهخدا
عرب زائی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار کنار راه مالرو دشتیاری بدج 100 تن سکنه دارد. آب آن از باران تأمین میشود. محصولات آن غلات ، لبنیات و خرما است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . ساکنین از طایفه ٔسردا...
-
عرب کشی
لغتنامه دهخدا
عرب کشی . [ ع َ رَ ب ِ ک َ شی ی ] (اِخ ) از ایلات اطراف تهران است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 111).
-
کلاته عرب
لغتنامه دهخدا
کلاته عرب . [ ک َ ت ِ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته عرب
لغتنامه دهخدا
کلاته عرب . [ ک َ ت ِ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حکم آباد بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. محلی جلگه ای و معتدل است و سکنه 1478 تن . آب آنجااز قنات ، محصول آن غلات ، پنبه ، زیره ٔ سبز و شغل مردم زراعت و کسب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته عرب
لغتنامه دهخدا
کلاته عرب . [ ک َ ت ِ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی جلگه ای و گرم سیرو سکنه 146 تن . آب آنجا از قنات ، محصول آن غلات و شغل مردم زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
نوروز عرب
لغتنامه دهخدا
نوروز عرب . [ ن َ / نُو زِ ع َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شعبه ای است از رهاوی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نغمه ای است که در همایون و راست پنجگاه نواخته می شود.(فرهنگ فارسی معین ). شعبه ای است از مقام رهاوی ، از اولین نغمه است و 2 بانگ دارد. (بهجت...
-
شهاب عرب
لغتنامه دهخدا
شهاب عرب . [ ش ِ ب ِ ع َ رَ ] (اِخ ) (خواجه ...) دبیر ونامه نویس ملک غیاث الدین است . (تاریخ رشیدی ص 93).
-
علی عرب
لغتنامه دهخدا
علی عرب . [ ع َ ع َ رَ ] (اِخ ) وی فقیه و منجم و طبیب بود و نزد محقق کرکی تحصیل کرده در اصفهان اقامت گزید. او در سال 940 هَ . ق . در قید حیات بود. او راست : رساله ای در آداب نکاح . (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 41 ص 346).
-
علی عرب
لغتنامه دهخدا
علی عرب . [ ع َ ع َرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چادگان ، بخش داران ، شهرستان فریدن . واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری داران ، و 12هزارگزی جاده ٔ کوهرنگ . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و دارای 327 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات آب...
-
فارس عرب
لغتنامه دهخدا
فارس عرب . [ رِ س ِ ع َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزد بلغا آن است که الفاظ عربی را به رسم مترسلان بی خلط پارسی ترکیب کند و تتمه ٔ هر مقدمه کلامی راترتیب عربی تمام گرداند. این صنعت از مخترَعات حضرت امیرخسرو دهلوی است . در اعجاز خسروی میفرماید که ب...
-
تپه عرب
لغتنامه دهخدا
تپه عرب . [ ت َپ ْ پ َ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرکی است که در بخش شیب آب زابل و هیجده هزارگزی شمال خاوری سکوهه و هیجده هزارگزی خاور شوسه ٔ زاهدان به زابل واقع است . جلگه ای گرم و معتدل است و 152 تن سکنه دارد. آب آن از رود هیرمند و محصول آن غلا...
-
حسین عرب
لغتنامه دهخدا
حسین عرب . [ ح ُ س ِ ع َ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 10هزارگزی شمال مشهد. جنوب کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه . معتدل . دارای 271 تن سکنه میباشد.فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آنجا غلات ...
-
دریای عرب
لغتنامه دهخدا
دریای عرب . [ دَرْ ی ِ ع َ رَ ](اِخ ) بحرالعرب . بحر احمر. رجوع به بحراحمر ذیل بحرشود. || دریائی واقع در ساحل یمن جنوبی وقسمتی از جنوب عربستان . بحرالعرب . دریای عربستان .- دریای عربستان ؛ دریای عرب .