کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عذرپذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عذرپذیر
/'ozrpazir/
معنی
عذرپذیرنده؛ آنکه پوزش میپذیرد و عذر و بهانه را قبول میکند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عذرپذیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] 'ozrpazir عذرپذیرنده؛ آنکه پوزش میپذیرد و عذر و بهانه را قبول میکند.
-
واژههای همآوا
-
عذر پذیر
لغتنامه دهخدا
عذر پذیر. [ ع ُ پ َ ] (نف مرکب ) عذرپذیرنده . که پوزش پذیرد و عذر قبول کند. مقابل عذرآور. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
معتذر
واژگان مترادف و متضاد
عذرخواه، پوزشخواه، عذرآورنده ≠ پوزشپذیر، عذرپذیر
-
عذرنیوش
لغتنامه دهخدا
عذرنیوش . [ ع ُ ] (نف مرکب ) شنونده ٔ عذر. عذرپذیر.
-
گمان پذیر
لغتنامه دهخدا
گمان پذیر. [ گ ُپ َ ] (نف مرکب ) عذرپذیر. (از آنندراج ) : زآن سه نکته که گوش گیر شدش دل نازک گمان پذیر شدش .میرخسرو (از آنندراج ).
-
پوزش پذیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) puzešpazir ۱. پذیرندۀ پوزش؛ عذرپذیر.۲. کسی که عذر گناهکار را بپذیرد و از گناه او درگذرد: ◻︎ به دل یادِ کار گذشته مگیر / که یزدان به بندهست پوزشپذیر (فردوسی: لغتنامه: پوزشپذیر)، ◻︎ خداوند بخشندۀ دستگیر / کریم خطابخش پوزشپذیر (سعدی۱: ...
-
پوزش پذیر
لغتنامه دهخدا
پوزش پذیر. [ زِ پ َ] (نف مرکب ) پذیرنده ٔ پوزش . اوّاب . قابل التوب . عذرپذیر. عذرپذیرنده . معذوردارنده . بخشنده : به دل یاد کار گذشته مگیرکه یزدان به بنده ست پوزش پذیر. فردوسی .چو پیمان کند شاه پوزش پذیرکزین پس نیندیشد از کار پیر... فردوسی .خداوند ب...
-
پذیر
لغتنامه دهخدا
پذیر. [ پ َ ] (نف مرخم ) پذیرنده .ترکیب ها:- آب پذیر . اصلاح پذیر. افسون پذیر. اندرزپذیر. پایان پذیر. پندپذیر. پوزش پذیر. تربیت پذیر. چاره پذیر. (فردوسی ). چکّش پذیر. خاطرپذیر. خدشه پذیر. دانش پذیر. (فردوسی ). درپی پذیر. درمان پذیر. دلپذیر. دین پذیر....