کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عدیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عدیل
/'adil/
معنی
مثل و نظیر؛ همتا؛ برابر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جفت، قرین، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همتا
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عدیل
واژگان مترادف و متضاد
جفت، قرین، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همتا
-
عدیل
لغتنامه دهخدا
عدیل . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) مثل . مانند. همتا. همانند. (اقرب الموارد) (قطرالمحیط). ج ، عُدَلا. || هم کجاوه . (از اقرب الموارد). دو کس که هر دو جانب یک کجاوه نشینند هر یکی مر دیگری را عدیل باشد. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || برابر در قدر و مرتبت . (غیاث...
-
عدیل
لغتنامه دهخدا
عدیل .[ ع ُ دَ ] (اِخ ) ابن فرج . شاعر است . (منتهی الارب ).
-
عدیل
فرهنگ فارسی معین
(عَ) [ ع . ] (ص .) نظیر، مانند.
-
عدیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] 'adil مثل و نظیر؛ همتا؛ برابر.
-
واژههای مشابه
-
بی عدیل
فرهنگ فارسی معین
(عَ) [ ع - فا. ] (ص مر.) بی مانند، بی نظیر.
-
بی عدیل
لغتنامه دهخدا
بی عدیل . [ ع َ ] (ص مرکب ) (از: بی + عدیل ) بی نظیر. بی مانند. (آنندراج ). بی همتا. بی مثل . بی مانند. (ناظم الاطباء). بی جفت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به عدیل شود.
-
بی عدیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bi'adil بیمانند؛ بینظیر؛ بیهمتا.
-
واژههای همآوا
-
ادیل
لغتنامه دهخدا
ادیل . [ اَ ] (اِخ ) (رود...) رود ولگا. (ایران باستان ص 149).
-
ادیل
لغتنامه دهخدا
ادیل . [ اِ ] (فرانسوی ، اِ) قضات رومی که مأمور تفتیش ابنیه و مراقبت بازیهای عمومی و مدیریت اعیاد و ارزاق و بطور کلی شرطه و احتساب روم بودند.
-
جستوجو در متن
-
همتا
واژگان مترادف و متضاد
برابر، عدیل، قرین، کفو، مانند، مثل، نظیر، همال، همانند
-
بی عدیلی
لغتنامه دهخدا
بی عدیلی .[ ع َ ] (حامص مرکب ) بی نظیری . و رجوع به عدیل شود.