کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عدد بوفورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
Mach number
عدد ماخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نسبت سرعت پرواز هواگَرد به سرعت صوت
-
transcendental number
عدد متعالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عددی که ریشۀ هیچ چندجملهای با ضرایب گویا نباشد
-
abstract number
عدد مجرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مطلق عدد، بدون ارجاع به هیچ شیء خاص یا یکای اندازهگیری
-
complex number
عدد مختلط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هر عدد بهصورت a+ib که در آن a و b اعداد حقیقیاند و 1- =i2
-
composite number, composite quantity
عدد مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هر عدد طبیعی بزرگتر از یک که عدد اول نباشد
-
absolute number
عدد مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عددی که با ارقام نمایش داده شود نه با حروف
-
scale number
عدد مقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] مخرج یک مقیاس کسری
-
concrete number
عدد مقید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عددی که با نام شیء یا یکای اندازهگیری همراه است
-
capillary number
عدد مویینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نسبت بدون بُعد بزرگای گرانرَوی به نیروهای مویینگی
-
defective number, deficient number
عدد ناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عدد صحیح مثبتی که مجموع همۀ مقسومعلیههای آن، شامل 1 و بهجز خودش، از خودش کمتر شود
-
Hazen number
عدد هیزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عددی برای نشان دادن شدت رنگ آب
-
اسم عدد
لغتنامه دهخدا
اسم عدد. [ اِ م ِ ع َ دَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء عدد شود.
-
اسماء عدد
لغتنامه دهخدا
اسماء عدد. [ اَ ءِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع باسماءالعدد شود.
-
بی عدد
لغتنامه دهخدا
بی عدد. [ ع َ دَ ] (ص مرکب ) (از: بی + عدد) بی عدّ. بی شمار. بی حساب . بی حد. (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ) : و اندر بیابان ایشان بربریانند بسیار بی عدد. (حدود العالم ). واندرین ناحیت آبهای بسیار است و بی عدد و توانگرترین ترکانند. (حدود العالم )...
-
حرف عدد
لغتنامه دهخدا
حرف عدد. [ ح َ ف ِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس آنرا چنین نامیده است : و آن حرفی است که عدد اصلی را به عدد ترتیبی بدل سازد. رجوع به حرف ترتیب شود.