کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عجلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عجله نمودن
لغتنامه دهخدا
عجله نمودن . [ ع َ ج َ ل َ / ل ِ ن ُ / ن ِ / ن ِ دَ ] (مص مرکب ) عجله کردن .
-
عجله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استعجال , عجلة
-
عجله کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِبتَسَرَ
-
عجله كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استعجل
-
از روی عجله
دیکشنری فارسی به عربی
عاجل
-
کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
واژههای همآوا
-
أَجَّلْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
موعد تعيين کردي
-
أُجِّلَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
به تأخير افتاده
-
عَجِلْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
عجله کردم -تعجيل نمودم
-
جستوجو در متن
-
toad rush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله عجله
-
haste
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله کن، عجله، شتاب، سرعت، عجله کردن
-
استعجال
دیکشنری عربی به فارسی
عجله , شتاب , سرعت , عجله کردن
-
hasten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله کن، عجله کردن، شتافتن، تسریع زدن، شتاباندن
-
raucity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله