کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عجفاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عجفاء
لغتنامه دهخدا
عجفاء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث اعجف . لاغر. || زمین بی خیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اجفاء
لغتنامه دهخدا
اجفاء. [ اِ ] (ع مص ) کفک انداختن رود و دیگ و جز آن . (منتهی الارب ). کف افکندن دیگ و سیل . (تاج المصادر). || اجفاء باب ؛ بستن در. (منتهی الارب ). || اجفاء ماشیه ؛ مانده گردانیدن دواب را و چریدن ندادن . (منتهی الارب ). || اجفاءالبلاد؛ بی خیر گردیدن آ...
-
جستوجو در متن
-
عِجَاف
فرهنگ واژگان قرآن
لاغرها (جمع عجفاء)
-
اعجف
لغتنامه دهخدا
اعجف . [ اَ ج َ ] (ع ص ) لاغر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مؤنث : عَجْفاء. ج ، عِجاف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این جمع از شواذ است ، زیرا جمع صفت : اَفْعَل ...
-
لاغر
لغتنامه دهخدا
لاغر. [ غ َ ] (ص ) مقابل فربه . نزار. باریک . باریک اندام . اَعجف . بات ّ. ابضع. تاک ّ. خجیف . خاسف . خل ّ. رجیع. دانق . رزیح . زک ّ. ساهمة. (شتر...) سودالبطون . سغل ، شنون . شاس . ضئیل . ضعیف . ضمد. ضاوی . عجفاء. غث ّ. غثیث . مدخول . غرا. غراة. مهزو...