کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عثکول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عثکول
لغتنامه دهخدا
عثکول . [ ع ُ ] (ع اِ) خوشه ٔ خرما. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شاخ خرد. (منتهی الارب ). || سر شاخ یا شاخ بزرگ . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اثکول
لغتنامه دهخدا
اثکول . [ اُ ] (ع اِ) خوشه . || خوشه ٔ خرما. اِثکال . اثکون . عرجون . ج ، اَثاکل ، اثاکیل .
-
اسکول
لغتنامه دهخدا
اسکول . [ ] (اِخ ) نام دریایی است [ظ: دریاچه یا رود] بخلخ . (حدودالعالم ).
-
اسکول
لغتنامه دهخدا
اسکول . [ اِ ] (معرب ، اِ) (معرب از لاتینی اسکولا) مدرسه . مکتب : کان ابوالبشر متی بن یونس (و هو یونان ) من اهل دیرقنی ممن نشاء فی اسکول مرماری . (ابن الندیم ) (عیون الانباء ج 1 ص 235 س 3).
-
جستوجو در متن
-
عثکولة
لغتنامه دهخدا
عثکولة. [ع ُ ل َ ] (ع اِ) رجوع به عُثکول شود. (منتهی الارب )
-
عثاکل
لغتنامه دهخدا
عثاکل . [ ع َ ک ِ ] (ع اِ) ج ِعُثکول و عُثکولة و عِثکال . رجوع بدان کلمات شود.
-
عثاکیل
لغتنامه دهخدا
عثاکیل . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُثکول و عُثکولة و عثکال . رجوع بدان کلمات شود.
-
خرمابن
لغتنامه دهخدا
خرمابن . [ خ ُ ب ُ ] (اِ مرکب ) درختی است از طایفه ٔ نخیلات و از محصولات گرمسیری که دارای میوه ای است شیرین و لذیذ و گوارا موسوم بخرما و آنرا مخ نیز گویند و در جنوب ایران این درخت بسیار فراوان است . (از ناظم الاطباء). باسقه . نَخْله (ج ، نخل ، نخیل )...
-
خرما
لغتنامه دهخدا
خرما. [ خ ُ ] (اِ) میوه ٔ درخت خرمابن . (ناظم الاطباء). تمر. تَمْرة . (دهار). نَخل . (یادداشت بخط مؤلف ) : پس پند پذیرفتم و این شعر بگفتم از من بدل خرما بس باشد کنجال . ابوالعباس .بکن کار و کرده بیزدان سپاربخرما چه یازی چو ترسی ز خار؟ فردوسی .هر آن ...