کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عثاث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اثاث
فرهنگ واژههای سره
کاچال
-
اساس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'asās پی؛ بنیاد؛ پایه؛ شالوده.
-
اثاث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'asās لوازم خانه یا محل کار.
-
اثاث
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] ( اِ.) جنس ، کالا.
-
اس اس
فرهنگ فارسی معین
(اِ. اِ)(اِ.) (آلما.) مخفف شوتز اشتانل ، عنوان سازمان مخوف هیتلری . پس از پایان جنگ جهانی دوم دادگاه نورنبرگ این سازمان را سازمانی جنایت کار خواند.
-
اساس
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پی ، بنیاد، شالوده . 2 - یکی از مراتب دعوت اسماعیلیان .
-
عسعس
فرهنگ فارسی معین
(عَ سْ عَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تیره و تاریک شدن . 2 - (اِ.) گرگ .
-
عصعص
فرهنگ فارسی معین
(عُ عُ) [ ع . ] (اِ.) دنبالچه ؛ ج . عصاعص .
-
آساس
لغتنامه دهخدا
آساس . (ع اِ) ج ِ اَسَس . بنیادها.
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [ اَ ] (ع اِ) رخت خانه و قماش خانه . (مؤید).- اثاث البیت ؛ رخت خانه . مبل . || همه ٔ مال (از شترو گوسپند و بنده و کالای خانه ). کارفرمای خانه چون دیگ و تبر و غیره . (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء).متاع . کالا. (دستوراللغه ). کاخال . سپار...
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [ اِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَث ّ و اثیث .
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [اَ ] (ع مص ) انبوه شدن (گیاه ). (منتهی الارب ). بسیار شدن . || کلان سرین شدن (زن ). (منتهی الارب ).
-
اس اس
لغتنامه دهخدا
اس اس . [ اَ اَ ] (ع صوت ) کلمه ایست که گوسپندان را بدان زجر کنند. (منتهی الارب ).
-
اساس
لغتنامه دهخدا
اساس . [ ] (اِخ ) شهری است به ترکستان . (حبیب السیر جزو 4 از ج 2 ص 127).
-
اساس
لغتنامه دهخدا
اساس . [ اَ ] (اِخ ) نامی است که باطنیة به علی علیه السلام دهند. (بیان الادیان ).