کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عتعتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عتعتة
لغتنامه دهخدا
عتعتة. [ ع َ ع َ ت َ ] (ع مص ) خواندن بزغاله را به کلمه ٔ عت عت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) دیوانگی . (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
عطعطة
لغتنامه دهخدا
عطعطة. [ ع َ ع َ طَ ](ع مص ) «عیط عیط» گفتن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). نعره زدن و غوغا. (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به عیط شود. || «عاط عاط» گفتن گرگ و ذئب را. (از اقرب الموارد). و رجوع به عاط عاط شود.
-
عطعطة
لغتنامه دهخدا
عطعطة. [ ع َع َ طَ ] (ع اِ) پیاپی آواز کردن در حرب و جز آن ، یابا هم آمیختن قوم در آن ، یا حکایت آواز بی باکان چون بر قومی چیره شوند و گویند عیط عیط. (از منتهی الارب ). تتابع آوازها و درهم آمیختن آنها در جنگ و غیرجنگ ،و گویند آن حکایت صوت اشخاص بی با...