کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبقس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبقس
لغتنامه دهخدا
عبقس . [ ع َ ق َ ] (ع اِ) جانورکی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
عبقص
لغتنامه دهخدا
عبقص . [ ع َ ق َ ] (ع اِ) عبقس . جانورکی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لغتی است در عبقس . (اقرب الموارد).
-
ابغث
لغتنامه دهخدا
ابغث . [ اَ غ َ ] (ع ص ، اِ) گوسفند نر پیسه . || شیر. اسد. || مرغی است تیره رنگ . || گردرنگ . گردگون . گردگونه . مؤنث : بَغْثاء. ج ، بُغث . || (اِخ ) جائی است ریگناک .
-
جستوجو در متن
-
عبقص
لغتنامه دهخدا
عبقص . [ ع َ ق َ ] (ع اِ) عبقس . جانورکی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لغتی است در عبقس . (اقرب الموارد).