کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبدالملک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن قطن الفهری . امیر اندلس بود.به سال 114 هَ . ق . پس از قتل عبدالرحمان غافقی ولایت اندلس را یافت و شهرهائی را که از جمله آنها جلیقیه (در شمال شرقی اندلس ) است فتح کرد. به سال 117 هَ . ق . ابن الحبحاب امیر افر...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد شیخ بن القائم بامراﷲ، مکنی به ابومروان ملقب به المعتصم السعدی . رجوع به ابن زهر و الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم النیشابوری ، مکنی به ابوسعید. واعظ و از علماء نیشابور بود از تألیفات او است : شرف المصطفی در هشت جزء.وی به سال 406 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عدی الجرجانی الاسترآبادی ، مکنی به ابونعیم . فقیه ، حافظ حدیث و از مردم استرآباد بود. از تصنیفات او است : کتاب الضعفاء فی رجال الحدیث در ده جزء. وی به سال 242 هَ . ق . متولد شد و در 323 هَ . ق . درگذ...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عطیة السعدی . از مردم سعدهوازن است . مروان بن محمد او را با چهارهزار سوار به جنگ ابوحمزه و طالب الحق فرستاد. عبدالملک ابوحمزه را در وادی القری از اعمال مدینه بدید و بکشت و سپاهیانش را پراکنده ساخت سپ...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن مروان الحکم الاموی . به سال 20 هَ . ق . متولد شد. وی از بزرگان خلفای اموی است . پس از مرگ پدر به سال 65 هَ . ق . به خلافت رسید عمروبن سعد را که در زمان خلافت پدرش مروان حاکم دمشق بود به نیابت خود برگزید و خ...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهلب بن ابی صفرة الازدی . از شجعان عرب و اشراف بود. با برادرش یزید بر بنی مروان خروج کرد. سرانجام با برادرش مفضل به سال 102 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن نوح بن نصربن احمد السامانی ، مکنی به ابوالفوارس . پس از مرگ نوح پسر ارشدش امیر رشید عبدالملک به امیری رسید و او پس از جلوس ، ابومنصور محمدبن عزیر را به وزارت خویش برداشت و ابوسعید بکربن مالک فرغانی را که پد...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن هشام بن ایوب الحمیری المعافری . رجوع به ابن هشام عبدالملک و نیز الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن قریب بن علی بن اصمع الباهلی ، مکنی به ابوسعید و معروف به اصمعی . رجوع به اصمعی و نیز الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ولی العبلات از مولدین بربر و از مغنیان مشهور صدر اسلام و از حاذق ترین آنان در صنعت غناست . وی به مکه سکونت گزید. از جهت جمالی که داشت الغریض میگفتند. وی به سال 59 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ] (اِخ ) ابن عبدالسلام بن عبدالحفیظبن دعسین الاموی القرشی . وی از ائمه ٔ یمن و عالم به کتاب و سنت و مطلع به تاریخ و ادب بود. از تصنیفات اوست : منحة الملک الوهاب بشرح ملحة الاعراب . قرةالعین بمعرفة بنی دعسین ، واو را نظمی...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل ، مکنی به ابومنصور و معروف به ثعالبی . رجوع به ثعالبی و الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک .[ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن دثار الباهلی . از اشراف و شجعان عرب است . در جنگهای اشرس بن عبداﷲ با مردم سمرقند و ماوراءالنهر حاضر بود و در یکی از همان وقایع به سال 110 هَ . ق . کشته شد. (از الاعلام زرکلی ).
-
واژههای مشابه
-
ابن عبدالملک الزیات
لغتنامه دهخدا
ابن عبدالملک الزیات . [ اِ ن ُ ع َ دِل ْ م َ ل ِ کِزْ زَی ْ یا ] (اِخ ) رجوع به ابن زیات شود.