کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبدالرزاق سمرقندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبدالرزاق سمرقندی
لغتنامه دهخدا
عبدالرزاق سمرقندی . [ ع َ دُرْ رَزْ زا ق ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) کمال الدین فرزند جلال الدین اسحاق . وی مردی مورخ و فاضل بود. از طرف شاهرخ سفارت هند و گیلان یافت و به خدمت امیرزادگان مانند میرزا عبداللطیف و میرزا عبداﷲ و جز آن درآمده و عاقبت به خدمت س...
-
واژههای مشابه
-
عبدالرزاق بیهقی
لغتنامه دهخدا
عبدالرزاق بیهقی . [ ع َ دُرْ رَزْ زا ق ِ ب َ هََ ] (اِخ )رجوع به عبدالرزاق بن خواجه شهاب الدین فضل اﷲ شود.
-
عبدالرزاق منیعی
لغتنامه دهخدا
عبدالرزاق منیعی . [ ع َ دُرْ رَزْ زا ق ِ م َ ] (اِخ ) ابن ابوعلی حسان ، مکنی به ابوالفتح . از محدثان و فقهای مشهور زمان خود بود و عده ٔ کثیری از محدثان از او روایت کرده اند. وی به سال 491 هَ . ق . درگذشت . (از تاریخ ادبیات ایران صفا ج 2 ص 64).
-
جستوجو در متن
-
کمال الدین
لغتنامه دهخدا
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرزاق بن جلال الدین اسحاق سمرقندی مؤلف تاریخ مفید مطلعالسعدین است که در دو جلد به رشته ٔ تحریر کشیده است . این تاریخ از سوانح زمان سلطان ابوسعید آخرین پادشاه ایلخانان مغول آغاز گردیده به خاتمت پادشاهی سلطان اب...
-
خانقاه شاهرخیه
لغتنامه دهخدا
خانقاه شاهرخیه . [ ن َ / ن ِ هَِ رُ خی ی َ ] (اِخ ) خانقاهی بوده است بهرات و عبدالرزاق سمرقندی در اواخر عمر خود شیخ آن خانقاه شد (867 هَ . ق .) و بسال 887 هَ . ق . نیز در همان خانقاه جان سپرد.(از سعدی تا جامی ترجمه ٔ علی اصغر حکمت چ 1 ص 480).
-
کاشی
لغتنامه دهخدا
کاشی . (اِخ ) عبدالرزاق بن جمال الدین یا جلال الدین اسحاق کاشانی سمرقند مکنی به ابوالغنائم و ملقب به کمال الدین از مشاهیر عرفا و متصوفه ٔعلمای امامیه و عالمی است عارف و کامل و در مراتب تأویل و علوم تنزیل محقق بوده و از تألیفات اوست :1- اصطلاحات الص...
-
غناشیرین
لغتنامه دهخدا
غناشیرین . [ ] (اِخ ) حاجی محمد پسر امیر غناشیرین حاکم کرمان . او پس از مرگ پدر به حکومت کرمان رسید و تا 848 هَ . ق . در کرمان حکومت داشته است . کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی صاحب مطلعالسعدین و مجمعالبحرین که در سال 845 هَ . ق . از کرمان گذشته با او م...
-
حافظ ابرو
لغتنامه دهخدا
حافظ ابرو. [ ف ِ ظِ اَ ] (اِخ ) شهاب الدین عبداﷲبن عبدالرشید، معروف به حافظ ابرو.یکی از مورخین نامی دوره ٔ تیموری . از آغاز زندگانی او آگاهی کافی در دست نیست . در نام و نسب او نیز اختلاف است ولی خود او در مقدمه ٔ تاریخ ملوک کرت (نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ...
-
تواضع
لغتنامه دهخدا
تواضع. [ ت َ ض ُ ] (ع مص ) وضیع شدن . (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). فروتنی نمودن . (زوزنی ) (غیاث اللغات ). فروتنی کردن . (منتهی الارب ) (دهار) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نرم گردنی و خواری نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خود را فرونهادن ...
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [اَ س َ ] (اِخ ) (سلطان ...) میرزا بن محمدبن میرانشاه بن تیمور گورکانی آخرین پادشاه خاندان تیمور در ماوراءالنهر و هرات و بلخ و خراسان . او از 854 تا 873 هَ.ق . امارت داشته است . مولد وی به سال 830 هَ . ق . بود. پدر او در مرض موت این پسر را ب...
-
ملامت
لغتنامه دهخدا
ملامت . [ م َ م َ ] (ع مص ) ملامة. رجوع به ملامة شود. || (اِمص ) سرزنش و نکوهش و با لفظ کردن و کشیدن و آمدن مستعمل . (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، نکوهش و سرزنش و عتاب و طعن و مذمت و تأدیب . (ناظم الاطباء). سرزنش . سرکوفت . سراکوفت . ذم . لؤم . ملام...
-
منصور
لغتنامه دهخدا
منصور. [ م َ ] (ع ص ) نصرت یافته . (مهذب الاسماء). نصرت و یاری داده شده . (آنندراج ). یاری کرده شده و نصرت کرده شده . و حمایت شده و پناه داده شده از جانب خداوند عالم . (ناظم الاطباء) : فلایسرف فی القتل انه کان منصوراً. (قرآن 33/17).هر که منصور ناصرش ...
-
ظهیر
لغتنامه دهخدا
ظهیر. [ ظَ ] (اِخ ) ظهیرالدین طاهربن محمد الفاریابی ، مکنی به ابوالفضل ، ملک الکلام و صدرالحکماء. دولتشاه سمرقندی در تذکره گوید: شاعری است به غایت اهل و فاضل ودر شاعری مرتبه ٔ عالی دارد چنانکه بعضی از اکابر و افاضل متفقند که سخن او نازکتر و باطراوت ت...