کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبایة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبایة
لغتنامه دهخدا
عبایة. [ ع َ ی َ ] (اِخ ) اسبی است . (منتهی الارب ).
-
عبایة
لغتنامه دهخدا
عبایة. [ ع َ ی َ ] (ع اِ) نوعی از گلیم . (منتهی الارب ). نوعی از پوشیدنی که روی جامه ها پوشند. (اقرب الموارد). عباء. || (ص ) مرد جافی گران جسم . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) راشد. محدث است .او از قیس بن عبایه و از او ابن المبارک روایت کند.
-
ابونعامة
لغتنامه دهخدا
ابونعامة. [ اَ ن َ م َ ] (اِخ ) الحنفی . قیس بن عبایة. محدث است و جریری از وی روایت کند.
-
ابونعامة
لغتنامه دهخدا
ابونعامة. [ اَ ن َ م َ ] (اِخ ) قیس بن عبایة الحنفی . محدث است . و جریری از وی روایت کند.
-
کتف سار
لغتنامه دهخدا
کتف سار. [ ک َ ت ِ ] (اِ مرکب ) کتف ساره . سر دوش . سر شانه . (فرهنگ فارسی معین ) : آورد لاَّلی به جوال و به عبایه از ساحل دریا چو حمالان به کتف سار. منوچهری .و رجوع به کتف ساره شود.
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ](اِخ ) ابن عَبایه بن عبید خولانی . از صحابیان صاحب رای و شجاع بود که در جوانی جنگ بدر را دیده و در فتوح شام با ابوعبیده مصاحبت داشته و ابوعبیده با او شور میکرده است . در ایام خلافت معاویه بسال 45 هَ . ق . درگذشت . (الاصابة ج 3 ص 254) (ال...
-
سار
لغتنامه دهخدا
سار. (اِ) سر. (برهان ) (جهانگیری ) (شعوری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). که به عربی رأس گویند. (برهان ). به این معنی در ترکیبات زیر آمده است : آسیمه سار، سرآسیمه . آسیمه سر. سیمه سار : من از بهر آن بچه آسیمه سارهمی گردم اندر جهان سوگوار. شمسی (یوسف و زلی...