کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبالة
لغتنامه دهخدا
عبالة. [ ع َ ل ل َ ] (ع اِمص ) عبالة. ثقل و گرانی . (منتهی الارب ). گرانی . یقال : القی علیه عبالته ؛ ای ثقله . (منتهی الارب ).
-
عبالة
لغتنامه دهخدا
عبالة. [ ع َ ل َ ] (ع مص ) سطبر و تمام اندام گردیدن . (منتهی الارب ). عبلت الفرس ؛ درشت و سطبر پا گردید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بزرگ شدن . (تاج المصادر). || (اِمص ) ثقل و گرانی . (اقرب الموارد). رجوع به عَبالَّه شود.