کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عباس آباد بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عباس آباد بالا
لغتنامه دهخدا
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در سی هزارگزی شمال باختری زرند و 2هزارگزی جنوب راه مالرو زرند بافق .4 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
عباس آباد بالا
لغتنامه دهخدا
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهررود شهرستان زنجان . واقع در 27هزارگزی جنوب باختری ابهر و 24هزارگزی راه عمومی . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر، 236 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ قزلجه تأمین میشود. محصولات آن...
-
عباس آباد بالا
لغتنامه دهخدا
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول . واقع در 10هزارگزی جنوب باختری دزفول و 10هزارگزی جنوب باختر شوسه ٔ دزفول . 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
عباس آبادخان
لغتنامه دهخدا
عباس آبادخان . [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان . واقع در 2هزارگزی جنوب باختری رفسنجان کنار شوسه ٔ رفسنجان به یزد. ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر. 180 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات ، پ...
-
عباس آبادخان
لغتنامه دهخدا
عباس آبادخان . [ ع َب ْ با دِ ](اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. ناحیه ای است جلگه ای ، آب و هوای آن معتدل است . 206 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات است . اهال...
-
عباس آبادی
لغتنامه دهخدا
عباس آبادی . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) حاج عبدالمطلب بن محمد حسین اصفهانی . از علماء اواسط قرن سیزدهم هجری قمری و از شاگردان شیخ احمد احسائی است . او را تألیفاتی است از جمله حجیة الظنة به فارسی ، و الحجة البالغة من اسرار الاعتقادات الاحمدیة. (از ریحانة ا...
-
عباس خان
لغتنامه دهخدا
عباس خان . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 22هزارگزی شمال باختری سکوهه و 12هزارگزی باختر شوسه ٔ زاهدان به زابل . ناحیه ای است جلگه ای با آب و هوای گرم و معتدل و 360 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود. م...
-
عباس خان
لغتنامه دهخدا
عباس خان . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان مشهد. واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و کنار کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است . 28 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات ...
-
گل عباس
لغتنامه دهخدا
گل عباس . [ گ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 5هزارگزی شمال ورامین و 4هزارگزی شمال راه آهن و راه شوسه ٔ ورامین به تهران . هوای آن معتدل و دارای 311 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی کاری...
-
کلاته عباس
لغتنامه دهخدا
کلاته عباس . [ ک َ ت ِ ع َب ْ با ](اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. در دامنه واقع شده و معتدل است سکنه 265 تن . آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات ، میوه جات ، بنشن ، و شغل مردم زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
غلام عباس
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām abbas) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس [ ، ارادتمند و فرمان بردار عباس ] منظور حضرت عباس (ع)[.
-
محمدعباس
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad abbās) از نامهای مرکب ، ← محمد و عباس .
-
عباس ابوتراب
لغتنامه دهخدا
عباس ابوتراب . [ ع َب ْ با اَ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 36 هزارگزی جنوب باختر شوسه ٔ عمومی بیرجند. ناحیه ای است واقع در دامنه . آب و هوای آن معتدل است . 17تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آ...
-
عباس افندی
لغتنامه دهخدا
عباس افندی . [ ع َب ْ با اَ ف َ ] (اِخ ) معروف به عبدالبهاء پسر ارشد میرزا حسین علی نوری معروف به بهاء اﷲ. بهائیان او را غصن اعظم خوانند. عباس افندی همراه پدر از ایران به بغداد و از آنجا به عکا رفت پس از مرگ پدر ریاست بهائیان بدو محول شد و بر مخالفان...