کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عانات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عانات
لغتنامه دهخدا
عانات . (اِخ ) موضعی است از ناحیه ٔ جزیره . (مهذب الاسماء). و رجوع به عانة و عانیة شود.
-
عانات
لغتنامه دهخدا
عانات . (ع اِ) ج ِ عانة. رجوع به عانة شود.
-
واژههای همآوا
-
اعنات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'nāt ۱. (ادبی) در بدیع، تکرار حرفی پیش از حرف رَوی یا حرف دیگر قافیه که اگر از آن صرفنظر کنند عیب و نقصی در شعر پیدا نمیشود، مانندِ این شعر: چشم بدت دور ای بدیعشمایل / یار من شمع جمع و شاه قبایل ـ جلوهکنان میروی و باز...
-
اعنات
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - رنجانیدن ، به رنج انداختن . 2 - کسی را در کاری دشوار افکندن .
-
اعنات
لغتنامه دهخدا
اعنات . [ اِ ] (ع مص ) رنجانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || در کاری دشوار افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خود را بکار سخت و دشوار افکندن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). در کاری افکندن که از آن بیرون نتوان آمدن . (تاج المصادر ب...
-
اعناط
لغتنامه دهخدا
اعناط. [ اِ ] (ع مص ) فرزند درازبالا آوردن : «اعنط الرجل ؛ اذا جاء بولد عنطنط». (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فرزند بلندبالا آوردن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
عانیة
لغتنامه دهخدا
عانیة. [ نی ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث عانی منسوب به عانة است که دهی است بر فرات . رجوع به عانة شود. (منتهی الارب ). || شرابی است منسوب به عانات و هی موضع من ناحیة الجزیره . (مهذب الاسماء).
-
الوس
لغتنامه دهخدا
الوس . [ اَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در ساحل فرات که جمعی از دانشمندان و شاعران از اینجا برخاسته و به الوسی شهرت یافته اند. این قصبه در 34 درجه و 5 دقیقه ٔ عرض شمالی با 40 درجه و 7 دقیقه ٔ طول شرقی واقع شده است . (ازقاموس الاعلام ترکی ج 2). این شهر ب...