کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
اعمی
واژگان مترادف و متضاد
بیچشم، روشندل، کور، نابینا ≠ بینا
-
اعمی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'a'mā کور؛ نابینا.
-
اعمی
فرهنگ فارسی معین
(اَ ما) [ ع . ] (ص .) کور، نابینا.
-
اعمی
لغتنامه دهخدا
اعمی . [ اَ ما ] (اِخ )سلیمان بن ولید انصاری . از شاعرانی است که بخاندان برمکی پیوست و در مدح و رثاء آنان اشعار بسیار گفت و در حدود سال 217 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
-
اعمی
لغتنامه دهخدا
اعمی . [ اَ ما ] (ع ص ، اِ) نابینا. ج ، عُمی .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نابینا و انثی عمیاء. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). نابینا. (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). کور. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). آنکه نابینایی دارد. مؤنث : عَمْی...
-
جستوجو در متن
-
گفتگویی
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
محاوره ای
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
مصطلح
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
تخم گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
داستان منظوم
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
اهنگ ملودی
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
الحان
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
ناویژه کار
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
خارج از سلک روحانیت
دیکشنری فارسی به عربی
عامي