کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاقبت به خیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عاقبت به خیر
/'āqebatbexeyr/
معنی
آنکه پایان کار یا زندگیش خوب باشد.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
نیک فرجام
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاقبت به خیر
فرهنگ واژههای سره
نیک فرجام
-
عاقبت به خیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی. عربی] 'āqebatbexeyr آنکه پایان کار یا زندگیش خوب باشد.
-
واژههای مشابه
-
عاقبت اندیش
لغتنامه دهخدا
عاقبت اندیش . [ ق ِ ب َ اَ ] (نف مرکب ) دوراندیش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آخربین . مآل اندیش . آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد : بباید عاقبت اندیش بودن برون از خویش و هم با خویش بودن . ناصرخسرو.عاقبت اندیش ترین کودکی دشمن او بود در ایشان یکی .نظا...
-
عاقبت اندیشی
لغتنامه دهخدا
عاقبت اندیشی . [ ق ِ ب َ اَ ] (حامص مرکب ) دوراندیشی .
-
عاقبت نگر
لغتنامه دهخدا
عاقبت نگر. [ ق ِ ب َ ن ِ گ َ ] (نف مرکب ) عاقبت اندیش . آنکه پایان کار را نگرد. عاقبت بین : بونصر مردی بود عاقبت نگر. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 176).
-
عاقبت بخیر
فرهنگ واژههای سره
نیک فرجام
-
خوش عاقبت
لغتنامه دهخدا
خوش عاقبت . [ خوَش ْ / خُش ْق ِ ب َ ] (ص مرکب ) نیک فرجام . خوش فرجام . نیکوانجام .
-
خوش عاقبت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xoš'āqebat ویژگی کسی که عاقبت وی خوب باشد؛ نیکفرجام.
-
عاقبت الامر
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: عاقبةَالامر] 'āqebatol'amr آخر کار؛ پایان کار؛ سرانجام؛ در پایان کار.
-
عاقبت اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'āqebat[']andiš آنکه دربارۀ عاقبت امور میاندیشد؛ دوراندیش.
-
عاقبت اندیشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'āqebat[']andiši دوراندیشی؛ عاقبتاندیش بودن.
-
عاقبت نگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [مجاز] 'āqebatnegar عاقبتبین؛ عاقبتاندیش؛ آنکه پایان کار را مینگرد.
-
عاقبت نگری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'āqebatnegari عاقبتبینی؛ عاقبتاندیشی.
-
عاقبت داستان
دیکشنری فارسی به عربی
کارثة