کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاطم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاطم
لغتنامه دهخدا
عاطم . [ طِ ](ع ص ) هلاک شده . ج ، عُطُم . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
عاتم
لغتنامه دهخدا
عاتم . [ ت ِ ] (ع ص ) مهمان شبانگاه آینده . یقال : جائنا ضیف عاتم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جاءَ نا ضیف عاتم ؛ ای بطی ٔ ممس . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
عطم
لغتنامه دهخدا
عطم . [ ع ُ طُ ] (ع ص ) هلاک شدگان . واحد آن عطیم و عاطم است . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به عاطم و عطیم شود.
-
عطیم
لغتنامه دهخدا
عطیم . [ ع َ ] (ع ص ) هلاک شده و آن واحد عُطُم است به معنی هلاک شدگان . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عاطِم . رجوع به عطم و عاطم شود.