کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاصف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عاصف
/'āsef/
معنی
۱. تند؛ شدید.
۲. (اسم) باد تند و شدید.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تندباد، توفان، طوفان
۲. تند، سخت، شدید
۳. تیر
۴. خمیده، مایل
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاصف
لغتنامه دهخدا
عاصف . [ ص ِ ] (ع ص ) مایل و خمیده هر چه باشد. سهم عاصف ؛ تیر کج و مائل از نشانه . || سخت : ریح عاصف ؛ باد سخت . یوم عاصف ؛ روز باد تند.ج ، عواصف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
عاصف
فرهنگ نامها
(تلفظ: āsef) (عربی) (در قدیم) تند ، سخت ، شدید ؛ باد تند و شدید ، تندباد .
-
عاصف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تندباد، توفان، طوفان ۲. تند، سخت، شدید ۳. تیر ۴. خمیده، مایل
-
عاصف
فرهنگ فارسی معین
(ص ) [ ع . ] 1 - (ص .) مایل ، خمیده . 2 - تند، شدید. 3 - (اِ.) باد سخت و تند. ج . عواصف .
-
عاصف
دیکشنری عربی به فارسی
پر باد , توفاني , کولا ک دار , پر اشوب , تند , پرتوپ وتشر , باد خيز , باد خور , طوفاني , چرند , درازگو
-
عاصف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'āsef ۱. تند؛ شدید.۲. (اسم) باد تند و شدید.
-
واژههای مشابه
-
عَاصِفٍ
فرهنگ واژگان قرآن
تند - سريع
-
واژههای همآوا
-
عاسف
لغتنامه دهخدا
عاسف . [ س ِ ] (ع ص ) ناقة عاسف ؛ شتر ماده ٔ طاعون زده که به مرگ نزدیک شده باشد. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
عَاصِفٍ
فرهنگ واژگان قرآن
تند - سريع
-
جستوجو در متن
-
عاصفه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āsefe) (عربی) (مؤنث عاصِف) . ← عاصِف .
-
عاصفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عاصفَة، مؤنثِ عاصف، جمع: عاصفات و عواصف] [قدیمی] 'āsefe = عاصف
-
پر باد
دیکشنری فارسی به عربی
عاصف