کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عاریه
/'āriy[y]e/
معنی
۱. = عاریت
۲. مصنوعی: دندان عاریه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. عاریت، قرضی
۲. مصنوعی
فعل
بن گذشته: عاریه کرد
بن حال: عاریه کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاریه
واژگان مترادف و متضاد
۱. عاریت، قرضی ۲. مصنوعی
-
عاریه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . عاریة ] (اِ.) نک عاریت .
-
عاریه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عاریَّة] 'āriy[y]e ۱. = عاریت۲. مصنوعی: دندان عاریه.
-
عاریه
دیکشنری فارسی به عربی
قرض
-
عاریه
واژهنامه آزاد
عاریه، یعنی انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی از او نگیرد.
-
واژههای مشابه
-
عاریة
لغتنامه دهخدا
عاریة. [ ی َ ] (ع اِ) عاریت . هر چیز عاریتی ومنسوب به عار است از جهت آنکه طلب کردنش عار و ننگ است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). || (اصطلاح فقهی ) در اصطلاح فقهی عبارت از تملیک منفعت است بدون بدل و عوض . در ترجمه ٔ النهایه آرد: عاریت ...
-
گیس عاریه
لغتنامه دهخدا
گیس عاریه . [ س ِ ی َ / ی ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلاه گیس . گیسوان ساختگی . گیس مصنوعی . گیس غیرطبیعی . گیس عملی . (یادداشت مؤلف ).
-
عاریه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اعر , قرض
-
واژه عاریه
دیکشنری فارسی به عربی
قرض
-
دندون عاریه
لهجه و گویش تهرانی
دندان مصنوعی
-
گیس عاریه
لهجه و گویش تهرانی
موی مصنوعی
-
قرض و عاریه
فرهنگ گنجواژه
قرض.
-
عاریه ای بسته بمیل دیگری
دیکشنری فارسی به عربی
غير ثابت