کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاج عاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عاج عاج
لغتنامه دهخدا
عاج عاج . [ ج ِ ج ِ ] (ع اِ صوت مرکب ) کلمه ای که بدان شتر ماده را زجر کنند. (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
predentin
پیشعاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] لایۀ داخلی و آهکینشدۀ عاج که در تماس با مغزۀ دندان قرار دارد متـ . عاجواره dentinoid
-
dentinogenesis, odontogenesis 2
عاجزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرایند تشکیل عاج دندان
-
dentinoblast
عاجساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از یاختههای سازندۀ عاج
-
dentinoclast
عاجکاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از یاختههایی که شبیه به یاختههای استخوانکاه (osteoclast) هستند و باعث تحلیل عاج میشوند
-
جستوجو در متن
-
پیلستگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پیلسته) [قدیمی] pilastagin آنچه از استخوان پیل ساخته شده؛ مانند پیلسته؛ مانند عاج؛ عاجمانند.
-
عج
لغتنامه دهخدا
عج . [ ع َج ج ] (ع مص ) برداشتن آواز و بانگ کردن . (اقرب الموارد) (از شرح قاموس ) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). أفضل الحج العج والثج . (لسان العرب ). || زجر کردن ناقه را به لفظ عاج عاج . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). || نیک ماهر شدن قوم در فنون رکوب...
-
ivories
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاج، رنگ عاج، دندان فیل
-
ivory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاج، رنگ عاج، دندان فیل، عاجی
-
عاجی
لغتنامه دهخدا
عاجی . (ص نسبی ) چیزی که از عاج ساخته شده باشد. (آنندراج ). چیزها که از عاج سازند. رجوع به عاج شود.
-
ivorywood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاج
-
aequor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاج
-
دندان فیل
دیکشنری فارسی به عربی
عاج