کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ظن
/zan[n]/
معنی
گمان؛ حدس.
〈 ظن بردن: (مصدر لازم) گمان بردن؛ گمان کردن؛ پنداشتن.
〈 ظنِ غالب: گمان قریببهیقین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
احتمال، پندار، تردید، توهم، حدس، زعم، شک، گمان، گمانه، وهم ≠ یقین
برابر فارسی
گمان
فعل
بن گذشته: ظن برد
بن حال: ظن بر
دیکشنری
supposition, suspicion
-
جستوجوی دقیق
-
ظن
لغتنامه دهخدا
ظن . [ ظَن ن ] (ع مص ، اِمص ) پنداشت . گمان . ارتیاب . یعنی طرف راجح از دو طرف اعتقاد غیرجازم . (منتهی الارب ). حدس . || گمان بردن . || به درستی دانستن . دانستن . اعتقاد محکم . قوله تعالی : ظن داود (قرآن 24/38)؛ أی علم و ایقن . و لغت از اضداد است . ...
-
ظن
واژگان مترادف و متضاد
احتمال، پندار، تردید، توهم، حدس، زعم، شک، گمان، گمانه، وهم ≠ یقین
-
ظن
فرهنگ واژههای سره
گمان
-
ظن
فرهنگ فارسی معین
(ظَ نّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گمان بردن . 2 - متهم کردن . 3 - (اِ.) گمان ، حدس . ج . ظنون .
-
ظن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ظنّ] zan[n] گمان؛ حدس.〈 ظن بردن: (مصدر لازم) گمان بردن؛ گمان کردن؛ پنداشتن.〈 ظنِ غالب: گمان قریببهیقین.
-
ظن
دیکشنری فارسی به عربی
تخمين
-
ظن
واژهنامه آزاد
پنداشت.
-
واژههای مشابه
-
ظَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
گمان - پندار
-
ظن بردن
لغتنامه دهخدا
ظن بردن . [ ظَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) گمان کردن : ظن نبردم همی که چون مرغان مر مرا جای در هوا باشد.مسعودسعد.
-
ظن کردن
لغتنامه دهخدا
ظن کردن . [ ظَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پنداشتن . توهم کردن .
-
ظن نیکو
لغتنامه دهخدا
ظن نیکو. [ ظَن ْ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن ظن ّ : بر ظن نیکو قصد کردم بدوآزادگی کرد و وفا کرد ظن . فرخی .من در تو فکنده ظن نیکوابلیس ترا ز ره فکنده .لبیبی .
-
سوء ظن
فرهنگ واژههای سره
بدگمان
-
غالب ظن
لغتنامه دهخدا
غالب ظن . [ ل ِ ب ِ ظَن ن ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غالب الظن . ظن غالب . گمان غالب : و غالب ظن آن است که خبری بیرون نیاید. (کلیله و دمنه ).من بر از باغ امیدت نتوانم خوردن غالب الظن و یقینم که تو بیخم بکنی . سعدی (طیبات ).به حسن و قامتت سروی درآفاق ...
-
حجیة ظن
لغتنامه دهخدا
حجیة ظن . [ ح ُج ْ جی ی َ ت ِ ظَن ن ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بحثی از اصول فقه است که آیا گمان بردن بمسئله دلیل است یا باید قطع به آن حاصل گردد. رجوع به ظن شود.