کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظلیمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظلیمة
لغتنامه دهخدا
ظلیمة.[ ظَ م َ ] (ع اِ) شیر که پیش از جغرات شدن خورده شود. یقال : سقانا ظلیمة طیبة. || دادخواهی . الظلیمة! الظلیمة!؛ فغان ! فریاد! ای داد! || ستم . (مهذب الاسماء).
-
واژههای مشابه
-
ظلیمه
فرهنگ فارسی معین
(ظَ مَ یا مِ) [ ع . ظلیمة ] (اِ.) دادخواهی .
-
جستوجو در متن
-
الظلیمة
لغتنامه دهخدا
الظلیمة. [ اَظْ ظَ م َ ] (ع صوت ) در مقام دادخواهی گویند. ای داد. فغان . فریاد از. داد از: الظلیمة الظلیمة! من امةقتلت ابن بنت نبیها، زبان حال ذوالجناح (اسب امام حسین ع ) پس از شهادت آن امام ، یعنی فغان از گروهی که پسر دختر پیغمبر خود را کشتند. رجوع ...