کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظلمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ظلمه
/zalame/
معنی
= ظالم
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیدادگران، ستمکاران، ستمگران، ظالمان، ظلام
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظلمه
واژگان مترادف و متضاد
بیدادگران، ستمکاران، ستمگران، ظالمان، ظلام
-
ظلمه
فرهنگ فارسی معین
(ظَ لَ مِ یا مَ) [ ع .ظلمة ~] (ص . اِ.) جِ ظالم ،؛ ستمکاران .
-
ظلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ظلمَة، جمعِ ظالم] [قدیمی] zalame = ظالم
-
واژههای مشابه
-
ظلمة
لغتنامه دهخدا
ظلمة. [ ظَ ل َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ظالم .
-
ظلمة
لغتنامه دهخدا
ظلمة. [ ظَ ل ِ م َ ] (ع ص ) لیل-ةٌ ظلمة؛ شبی تاریک .
-
ظلمة
لغتنامه دهخدا
ظلمة. [ ظِ م َ / ظُ م َ ] (اِخ ) فاجره ای است از قوم هُذَیل و در مَثل است : اقود من ظِلمةَ.
-
ظلمة
لغتنامه دهخدا
ظلمة. [ ظُ م َ ] (اِخ ) (بحرالَ ...) بحرالاسود الشمالی . بحر ورنگ .
-
ظُلْمِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
ستم ديدنش - ستم کردنش
-
واژههای همآوا
-
ظُلْمِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
ستم ديدنش - ستم کردنش
-
جستوجو در متن
-
ظلمت
فرهنگ فارسی معین
(ظُ مَ) [ ع . ظلمة ] (اِ.) تاریکی ، ج . ظلمات .
-
حجزة
لغتنامه دهخدا
حجزة. [ ح َ ج َ زَ ](ع ص ) ج ِ حاجز. (منتهی الارب ). ظَلَمة. بیدادگران .
-
دلهمسة
لغتنامه دهخدا
دلهمسة. [ دَ ل َ م َ س َ ] (ع ص )مؤنث دلهمس . هائل و هولناک . گویند: ظلمة دلهمسة؛ یعنی تاریکی هولناک . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).