کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظعائن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظعائن
لغتنامه دهخدا
ظعائن . [ ظَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ ظعینة. هوده ها. هودجها. کجاوه ها : وان جوق ظعائن همه مرغان بهشتی در روی و روش قبله ٔ زردشت کنشتی .سپهر.
-
جستوجو در متن
-
ظعاین
لغتنامه دهخدا
ظعاین . [ ظَ ی ِ ] (ع اِ) رجوع به ظَعائن شود.
-
ظعینة
لغتنامه دهخدا
ظعینة. [ ظَ ن َ ](ع اِ) هودج . کجابه . کجاوه . || زن مادام که در هودج باشد. ج ، ظُعن ، ظُعُن ، ظعائن ، اَظْعان .
-
ذونبق
لغتنامه دهخدا
ذونبق . [ ن َ ب ِ ] (اِخ ) موضعی است در قول راعی : تبصر خلیلی هل تری من ظعائن بذی نبق زالت بهن الاباعر.
-
اسودالدم
لغتنامه دهخدا
اسودالدم . [ اَ وَ دُدْ دَ ] (اِخ ) نام کوهی است که درباره ٔ آن گفته اند:تبصر خلیلی هل تری من ظعائن رحلن بنصف اللیل من اسودالدم .(معجم البلدان ).
-
اضان
لغتنامه دهخدا
اضان . [ اِ ] (اِخ ) اطان . نام جاییست . یاقوت آرد: و ابوعمرو اطان روایت کرده و به هر دو لغت (لهجه ) و روایت این بیت ابن مُقبل آمده است :تَاءَنَّس ْ خلیلی هل تری من ظعائن تحملن بالعلیاء فوق اضان . (از معجم البلدان ).و رجوع به اطان شود.
-
اظان
لغتنامه دهخدا
اظان . [ اِ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و چنانکه در لسان العرب آمده است ، شعر ابن مقبل :تأمل خلیلی هل تری من ظعائن تحملن بالعلیاءفوق اظان .را شاهد برای اظان هم آورده اند. رجوع به اطان شود.
-
اظعان
لغتنامه دهخدا
اظعان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ظعینة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ ظُعُن و ظُعن و ظعائِن . جج ِ ظعینة. (اقرب الموارد). ظعُنات . (اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ِ ظعینة، بمعنی هودج و زن مادام که در هودج باشد. (آنندراج ) . رجوع به ظعینة و کلمه های مرادف...
-
اطان
لغتنامه دهخدا
اطان . [ اِ ] (اِخ ) نام جایی است ، و اضان نیز روایت شده است . ابن مقبل گوید:تبصر خلیلی هل تری من ظعائن تحملن بالعلیاء فوق اطان ...و از قول اعشی اطار روایت شده است :... و قد اتی من اطار دونها شرف . و نمیدانم آیا تصحیف است یا جای دیگری است . (از معجم ...
-
جرثم
لغتنامه دهخدا
جرثم . [ ج ُ ث ُ ] (اِخ ) موضعی یا آبی است مر بنی اسد را.(منتهی الارب ). نام آبی است از آن بنی اسد که بین قنان و ترمس قرار دارد. (از معجم البلدان ) : تبصرّ خلیلی هل تری من ظعائن تحملن بالعلیاء من قوم جرثم .زهیر (از معجم البلدان ).
-
خرج هجین
لغتنامه دهخدا
خرج هجین . [ خ ُ ج ُ هََ ] (اِخ ) نام وادیی است و ابن اعرابی از ابوالمکارم زبیری چنین انشاد کرد : تبصر خلیلی هل تری من ظعائن بروض القطا یشعفن کل حزین جعلن یمیناً ذا العشیرة کله و ذات الشمال الخرج خرج هجین .(از معجم البلدان ).
-
حزم شعبعب
لغتنامه دهخدا
حزم شعبعب . [ ح َ م ُ ] (اِخ ) نام جائی است که در شعر آمده است : تبصّر خلیلی هل تری من ظعائن سوا لک نقباً بین حزمی شعبعب فریقان منهم جازع بطن نخله و آخر منهم قاطع حد کبکب . امروءالقیس (از معجم البلدان ).و در مراصدالاطلاع حزم سعیف آمده است .
-
افاهید
لغتنامه دهخدا
افاهید. [ اَ ] (اِخ ) موضعی است در راه ربذه . (منتهی الارب ). تپه هائی است سفیدبه قفار که بر سر راه آنکه از جانب نخل طریق ربذه بپیماید، قرار میگیرد. و نام آن در ابیات زیر آمده :نظرت الیها و هی تحدی عشیةفاتبعتهم طرفی حیث تیمماتروع باکناف الافاهید عیره...
-
اروم
لغتنامه دهخدا
اروم . [ اَ / اُ ] (اِخ ) کوهی است بنی سُلیم را. مُضرس بن ربعی الاسدی گوید:قفا تعرفا بین الدحائل و البترمنازل کالخیلان أو کتب ِ السطرِعَفتها السّمی ّ المدجِنات ُ و زعزعَت بهن ّ ریاح الصیف شهراً الی شهرِفلما عَلا ذات الارُوم ظعائن ُحسان ُ الحمول من ع...