کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظرایف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ظرایف
/zarāy(')ef/
معنی
= ظریف
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظرایف
لغتنامه دهخدا
ظرایف . [ ظَ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ظَرائِف . ج ِ ظریفه : به زیورها و گوهرهای شهوارظرایفها و دیباهای بسیار. (ویس و رامین ).امیر مسعود را بسیار نزل فرستاده بود [ منوچهربن قابوس ] پوشیده به خطها و نامه ها و ظرایف گرگان و دهستان . (تاریخ بیهقی ). و مواضعت نها...
-
ظرایف
فرهنگ فارسی معین
(ضَ یِ) [ ع - ظرائف ] (اِ.) جِ ظریفه ؛ نکته ها، لطیفه ها.
-
ظرایف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ظرائف، جمعِ ظریفَة] zarāy(')ef = ظریف
-
جستوجو در متن
-
ظرائف
لغتنامه دهخدا
ظرائف . [ ظَ ءِ ] (ع ص ، اِ) ظَرایف . ج ِ ظریفة.
-
ملحی
لغتنامه دهخدا
ملحی . [ م ُ ل َحی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به مُلَح که نوادر و ظرایف باشد. (از الانساب سمعانی ).
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن مرهف تمیمی معروف به خیاط (متوفی به سال 672 هَ . ق .) از ادبای عوام در مصر بود. او را اشعار و ظرایف و اخباری است . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 837).
-
معین استرآبادی
لغتنامه دهخدا
معین استرآبادی . [ م ُ ن ِ اِ ت َ ] (اِخ ) از شعرای قرن دهم هجری است . در مشهد مقدس اقامت گزید و به سال 976 هَ . ق . عازم حج گردید و از آنجا سوار بر کشتی رهسپار هندوستان شد اما کشتی دچار طوفان گردید و اهل کشتی همه غرق شدند. وی به سبب تألیف رساله ٔ «...
-
مقاتل
لغتنامه دهخدا
مقاتل . [ م ُ ت ِ ] (اِخ ) ابن عطیة، ملقب به شبل الدوله و مکنی به ابوالهیجا (متوفی در حدود سال 505 هَ . ق .). شاعری معروف است به علت اختلاف با برادر خود ترک حجاز گفت و به بغداد درآمد،سپس به سیر در بلاد پرداخت تا در خراسان رحل اقامت افکند و به خدمت وز...
-
زیرباد
لغتنامه دهخدا
زیرباد. (اِخ ) نام گنگباری (مجمعالجزایری ) در دریای آنتیل ، بر شمال ونه زوئلا مقابل برباد.و این نام در افسانه های ما مکرر آمده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نام کشور و ملکی . (ناظم الاطباء).صاحب برهان قاطع در ذیل «ملاخ » آرد: نام جزیره ای است از ج...
-
ناچیز شدن
لغتنامه دهخدا
ناچیز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از اهمیت افتادن . از رواج و رونق افتادن . خوار شدن . کم شدن . کاستن : اسلام عزیز گشت و کفر ناچیز شد. (تاریخ سیستان ). || باطل شدن . محو شدن . گم و نابود و فراموش شدن . مدروس شدن . بی ارزش و بی اثر گشتن : یارب چه دل ا...
-
خباز بلدی
لغتنامه دهخدا
خباز بلدی . [ خ َب ْ با زِ ب َ ل َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن حمدان مکنی به ابوبکر و معروف به خباز بلدی از «بلدة» بود که میگویند شهری از شهرهای جزیره بوده است . ابوبکر با آنکه امی بود شعر نیکو می سرود و با آنکه بهره ای از علم نداشت شعرش از ظرایف و لطایف ...
-
ارمنی
لغتنامه دهخدا
ارمنی . [ اَ م َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب بارمن . ارمینی . ارمنستانی . ارمن . مردی از ارمنستان . ج ، ارامنه : گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمیدکو نان گندمین نخورد جز که سنگله . بوذر کشی .نائره ٔ بیداد را بحدّی اشتداد داد که چند نفر هندو و ارمنی و مسل...
-
زباء
لغتنامه دهخدا
زباء. [ زَب ْ با ] (اِخ ) نام دختر پادشاه حیره است که تا خدیمه قاتل پدر خود را نکشت موی زهار نکند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نام ملکه ٔ جزیره که یکی از ملوک طوائف و صاحبه ٔ جذیمه بود. (منتهی الارب ). زبا نام دختر پادشاه حیره که در غایت حسن و لطافت...