کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طیور
/toyur/
معنی
= طایر
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرندگان، پرندهها، ماکیان، مرغان
برابر فارسی
پرندگان، ماکیان
دیکشنری
fowl, poultry
-
جستوجوی دقیق
-
طیور
لغتنامه دهخدا
طیور. [ طَی ْ یو ] (ع ص ) تیزرو. || چالاک . یقال : هو طیورٌ فیورٌ؛ ای حدیدٌ سریعالفیئة. (منتهی الارب ). ای سریعالتحول من امر الی آخر. (قُطر المحیط).
-
طیور
لغتنامه دهخدا
طیور. [ طُ ] (ع اِ) ج ِ طیر. پرندگان . مرغان . جج ِ طائر : الا آنک او را باد و دیو و پری و وحوش و طیور در فرمان بود و مرا نیست . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).بدام زلف تو گه آدمی و گاه ملک گهی وحوش گرفتار و گه طیورانند.حکیم حاذق (آنندراج ).
-
طیور
واژگان مترادف و متضاد
پرندگان، پرندهها، ماکیان، مرغان
-
طیور
فرهنگ واژههای سره
پرندگان، ماکیان
-
fowl
طیور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انواع پرندگانی که برای تخمگذاری یا تولید گوشت نگهداری میشوند
-
طیور
فرهنگ فارسی معین
(طُ) [ ع . ] (اِ.) جِ طیر؛ پرندگان .
-
طیور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طائر] toyur = طایر
-
واژههای مشابه
-
طیور سدره
لغتنامه دهخدا
طیور سدره . [ طُ رِ س ِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کنایه از فرشتگان آسمان باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
امل طیور
لغتنامه دهخدا
امل طیور. [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان اهواز با طول جغرافیایی 48 درجه و 47 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 31 درجه و 38 دقیقه . (از فرهنگ آبادیهای ایران ).
-
واژههای همآوا
-
تیور
لغتنامه دهخدا
تیور. [ ت َ ] (اِ) مرغی است شبیه به طاووس ماده به عربی شفنین خوانند و شفانین هم گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ).نام مرغی است شبیه به طاووس ماده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
slaughter
کشتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] کشتن دام و طیور برای تولید گوشت متـ . سلاخی
-
slaughterhouse
کشتارگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محلی که در آن کشتار دام و طیور در محیطی بهداشتی انجام میشود