کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیب نفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طیب خاطر
دیکشنری فارسی به عربی
اتفاقية
-
سنبل طیب
لهجه و گویش تهرانی
علف گربه
-
طیب خاطر
واژهنامه آزاد
به (با) طیب خاطر:با خواست خود؛ به میل خود؛ بی اکراه و اجبار. (از فرهنگ عمید)
-
طیب اﷲ رمسه
لغتنامه دهخدا
طیب اﷲ رمسه . [ طَی ْ ی َ بَل ْ لا هَُ رَ س َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) هنگام تذکار شخصی متوفی این جمله را برزبان آرند، یعنی پاکیزه کناد خدای خاک گور او را.
-
طیب اﷲ روضته
لغتنامه دهخدا
طیب اﷲ روضته . [ طَی ْ ی َ بَل ْ لا هَُ رَ ض َ ت َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) هنگام بیاد آوردن مردی ازجهان رفته گویند، یعنی پاکیزه گرداناد خدای مرغزار او را (کنایه از مرقد).
-
طیب اﷲ فاک
لغتنامه دهخدا
طیب اﷲ فاک . [ طَی ْ ی َ بَل ْ لا هَُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) جمله ای است که هنگام سخن سرائی یا خواندن نشیدی مستمعان و شنوندگان به رسم آفرین به گوینده ٔ آن سخن یا نشید گویند،یعنی ایزدتعالی پاک و پاکیزه گرداناد دهان تو را.
-
طیب اﷲ معانه
لغتنامه دهخدا
طیب اﷲ معانه . [ طَی ْ ی َ بَل ْ لا هَُ م َ ن َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔدعایی ) یعنی پاکیزه گرداناد خدای تعالی جایگاه او را. جمله ای است که در حق درگذشته ای ادا کنند. رجوع به «طیب اﷲ رمسه » شود.
-
طیب و طاهر
لغتنامه دهخدا
طیب و طاهر. [ طَی ْ ی ِ ب ُ هَِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) از اتباع است . پاک و پاکیزه .
-
طیب و مطیب
لغتنامه دهخدا
طیب و مطیب . [ طَی ْ ی ِ ب ُ م ُ طَی ْ ی ِ ] (اِخ ) هر دو پسران نبی صلی اﷲ علیه و آله و سلم . و در مردم نام ایشان طیب و طاهر مشهور است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به طیب بن محمد (ص ) شود.
-
با طیب خاطر
دیکشنری فارسی به عربی
بَمَلءِ ذرادتِهِ
-
طیب و طاهر
فرهنگ گنجواژه
حلال، پاکیزه.
-
حلال و طیب
فرهنگ گنجواژه
مجاز شرعی.
-
جستوجو در متن
-
تمرة
لغتنامه دهخدا
تمرة. [ ت َ رَ ] (ع ص ) نفس تمرة؛ نفس خوش و طیب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
ملایک نفس
لغتنامه دهخدا
ملایک نفس . [ م َ ی ِ ن َ ف َ ] (ص مرکب ) که نفسی چون فرشتگان دارد. آنکه نفسی طیب چون فرشتگان دارد : آدمی نفس و ملایک نفسندپادشاسار و پیمبرسیرند.خاقانی .
-
تطیاب
لغتنامه دهخدا
تطیاب . [ ت َ ] (ع مص ) خوش شدن و خوشبوی شدن و پاکیزه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). خوشمزه و پاک و پاکیزه گردیدن و حلال شدن . || گیاه ناک گردیدن زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خوش کردن و پاک و پاکیزه ساختن نفس و جز آن را. (ا...