کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خمسه ٔ طیبه
لغتنامه دهخدا
خمسه ٔ طیبه . [ خ َ س َ ی ِ طَی ْ ی ِ ب َ ] (اِخ ) خمسه ٔ آل عبا. پنج تن . رجوع به خمسه ٔ آل عبا شود.
-
واژههای همآوا
-
طیبت
لغتنامه دهخدا
طیبت . [ ب َ ] (ع اِمص ) مزاح . خوش طبعی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خوش منشی . خوش مزگی . بازی . شوخی : طیبتی شاعرانه کردم من تا نبندی دل اندرین زنهار. مسعودسعد.ز روی طیبت گفتم بزرگواری کن جواب گوی و ز طیبت مشو دل آزرده . سوزنی .با تو بر روی بساط ا...
-
طیبط
لغتنامه دهخدا
طیبط. [ ب َ ] (ع اِ) مرغی از درازپایان . ابوطیط. رجوع به «ابوطیط» شود.
-
طیبت
واژگان مترادف و متضاد
۱. شوخطبعی، مزاح ۲. پاک، خالص
-
طیبت
فرهنگ فارسی معین
(طَ یْ بَ) [ ع . طیبة ] 1 - (اِمص .) مزاح . 2 - (ص .) حلال . 3 - خالص .
-
تیبت
لغتنامه دهخدا
تیبت . [ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به تبت و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
تیبت
لغتنامه دهخدا
تیبت . [ ت َ ب َ ] (ع مص ) دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: ... بازکردن چیزی بسته با چاقو یا ابزاری دیگر با ایجاد حفره یا شکافی مخصوصاً در چیزی شبیه خربزه که برای امتحان آن را شکاف دهند و تکه ای از آن را درآورند چشیدن را. و در آخر افزاید: آیا این فعل در زب...
-
طیبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طیبة] [قدیمی] tibat ۱. شوخی؛ مزاح.۲. (اسم) هرچیز خوشبو.۳. (اسم) بوی خوش.〈 به طیبت نفس: بهمیل خود؛ بی اکراه و اجبار.
-
جستوجو در متن
-
طیبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طیّبَة] [قدیمی] tayyebāt = طیبه
-
نازک بینی
دیکشنری فارسی به عربی
طيبة
-
خوراک لذیذ
دیکشنری فارسی به عربی
طيبة
-
دقت
دیکشنری فارسی به عربی
بداعة , دقة , طيبة , يقين
-
ظرافت
دیکشنری فارسی به عربی
انوثة , بداعة , رشاقة , طيبة , نعمة
-
طوبی
لغتنامه دهخدا
طوبی . [ با ] (ع ص ) ج ِ طیبة. (منتهی الارب ).