کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَهِّرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طَهِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
پاکيزه کن - طاهر کن
-
واژههای مشابه
-
طهر
واژگان مترادف و متضاد
پاکی، پاکیزگی، طهارت ≠ نجسی، نجاست
-
طهر
لغتنامه دهخدا
طهر. [ ] (ع اِ) طَرَخْشَقوق است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
طهر
لغتنامه دهخدا
طهر. [ طَ ] (ع مص ) دور کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : طهره طهراً. (منتهی الارب ).
-
طهر
لغتنامه دهخدا
طهر. [ طَ هَِ ] (ع ص ) پاک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پاکیزه . طاهر. ج ، طَهِرون .
-
طهر
لغتنامه دهخدا
طهر. [ طُ ] (ع مص ) پاک گردیدن . || منقطع شدن حیض زن . || غسل آوردن به انقطاع خون و جز آن . || (اِمص ) پاکی از حیض و جز آن . ج ، اطهار.(منتهی الارب ) (آنندراج ). قرء. خلاف طمث : آب بهر عام اصل و فرع راازبرای طهر و بهر کرع را. (مثنوی ).پاک کو از حوض م...
-
طهر
فرهنگ فارسی معین
(طُ هْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پاک شدن . 2 - پاک شدن زن از حیض . 3 - (اِمص .) پاکی .
-
طهر
دیکشنری عربی به فارسی
پاک کردن , تميز کردن , تطهيرکردن , تبرءه کردن , ضد عفوني کردن , گندزدايي کردن
-
طهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tohr ۱. پاک شدن از آلودگی؛ پاکی؛ طهارت.۲. (فقه) مدت پاکی زن؛ مدت بین دو حیض.۳. [مجاز] دوری از گناه.
-
طهر مثواه
لغتنامه دهخدا
طهر مثواه . [ طَ هََ رَ م َث ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) به معنی پاکیزه باد جایگاه وی ، و آن را هنگام درود فرستادن بسوی مردگان ادا کنند.
-
طهر اﷲ رمسه
لغتنامه دهخدا
طهر اﷲ رمسه . [ طَهَْ هََ رَل ْ لا هَُ رَ س َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدا پاکیزه گرداند خاک گور وی را. دعائیست که هنگام یاد کردن مردی مرده بر زبان آرند و اگر مرده زن باشد، طهر اﷲ رمسها گویند.
-
واژههای همآوا
-
طهر
واژگان مترادف و متضاد
پاکی، پاکیزگی، طهارت ≠ نجسی، نجاست
-
طهر
لغتنامه دهخدا
طهر. [ ] (ع اِ) طَرَخْشَقوق است . (فهرست مخزن الادویه ).