کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَلَّقَهَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طَلَّقَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن زن را طلاق داد
-
جستوجو در متن
-
بتة
لغتنامه دهخدا
بتة. [ ب َت ْ ت َ ] (ع مص ) بریدن و قطع کردن . || عاجز کردن کسی را ازرسیدن به قافله . (منتهی الارب ). || بریده شدن . || فروماندن در راه . (منتهی الارب ).- || سکران لایبت امراً؛ یعنی بحیثی مست است که قطع و یکسو نمی کند کار را. (از منتهی الارب ) (از اق...
-
بتلة
لغتنامه دهخدا
بتلة. [ ب َ ل َ ] (ع مص ) بریدن چیزی را و منه طلقها بتلة، جدا کردن آن را از غیرو ممتاز ساختن . (منتهی الارب ). جدا کردن . (آنندراج ).و رجوع به بَتِل و تبتیل شود. || (ص ) صدقة بتلة؛ صدقه ای که دهنده را باز رجوع در آن جایز نبود. (منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
حرف
لغتنامه دهخدا
حرف . [ ح َ ] (ع اِ) حد. لب . کنار. کناره . لبه . کرانه . (منتهی الارب ). تیزی . (ترجمان عادل ) (منتهی الارب ). شفا. جانب . طرف . (منتهی الارب ): حرف جبل ؛ تیزی سر کوه . (منتهی الارب ). || کناره ٔ شمشیر. حد سیف . ج ، حِرَف . || ناقه ٔ استوار و باریک ...