کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَعْناً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طَعْناً
فرهنگ واژگان قرآن
طعنه زدن - زبان به طعنه و عیب جویی گشودن
-
واژههای همآوا
-
تانا
لغتنامه دهخدا
تانا. (اِخ ) رودی به «لاپونی » که فنلاند را از نروژ جدا سازد و به اقیانوس منجمد شمالی می ریزد و درازی آن در حدود 402 هزار گز است .
-
تانا
لغتنامه دهخدا
تانا. (اِخ ) عباس اقبال در تاریخ مغول بندری را به نام تانا ذکر می کند:... مخصوصاً در دو محل «تانا» یعنی بندر آزف و بوسفور نیز صاحب تأسیسات تجارتی شدند... (ص 568). رجوع به ص 569 همان کتاب شود. با صراحتی که در این دو موردمشاهده می شود، منظور مؤلف مصب...
-
تانا
واژهنامه آزاد
قوی - توانا -تلاشگر
-
جستوجو در متن
-
طعنان
لغتنامه دهخدا
طعنان . [ طَ ع َ ] (ع مص ) طَعن . رنجانیدن کسی رابه سخن : طعن فیه بالقول طعناً و طعناناً. || طعن کردن در حسب کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طعن
لغتنامه دهخدا
طعن . [ طَ ] (ع مص ) زدن به نیزه کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). لَزّ. (منتهی الارب ). نیزه زدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 67). خستن . (دهار) : تو حمله آری چون آب و آتش از چپ و راست به ضرب و طعن برآری دمار از آتش و آب .مسعودسعد. || کلان سال گردیدن...
-
صفاریان
لغتنامه دهخدا
صفاریان . [ ص َف ْ فا ](اِخ ) یا آل لیث یا آل صفار. نام سلسله ای از ملوک ایران است که در حدود نیم قرن بر قسمت شرقی ایران حکومت داشتند. سرسلسله ٔ این خاندان یعقوب بن لیث است . درباب لیث پدر یعقوب مورخان را سخنان گوناگون است . صاحب تاریخ سیستان نسب وی ...