کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَرِيقَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طَرِيقَةً
فرهنگ واژگان قرآن
روش
-
واژههای مشابه
-
طریقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسلوب، راه، روال، روش، روند، سیاق، شق، شیوه، طرز، طریق، طور، نمط، وجه، وسیله، وضع ۲. رسم، قاعده، قانون ۳. آیین، سنت، کیش، مذهب، مسلک ۴. خو، رفتار، سیرت، عادت
-
طریقه
فرهنگ واژههای سره
شیوه
-
طریقه
فرهنگ فارسی معین
(طَ قِ) (اِ.) نک طریق . ج . طُرُق .
-
طریقة
لغتنامه دهخدا
طریقة. [ طَ ق َ ] (اِخ ) نام کاهنه ٔ حمیریة که زوجه ٔ امروءالقیس بن عمرو ملقب به ماءالسماء بود. وی هنگامی که سطیح و شق متولد گشتند آن دو مولود را طلبید و آب دهن خود در دهن ایشان نهاد و گفت این دو پسردر کهانت قائم مقام من خواهند شد و همان لحظه خود وفا...
-
طریقة
لغتنامه دهخدا
طریقة. [ طَ ق َ ] (ع اِ) راه . طریق . || حالت که بر آن باشی . یقال : مازال فلان علی طریقة واحدة؛ ای علی حالة واحدة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || عادت . خو. دأب . سنت . شیوه . نمط. || مسلک . مذهب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) : نه در طریقه ٔ رندی حریص...
-
طریقة
لغتنامه دهخدا
طریقة. [ طِرْ ری ق َ ] (ع اِمص ) سستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الرخاوة و اللین . (اقرب الموارد). ومنه المثل : تحت طریقتک لَعِنْدَأوة؛ یعنی در تحت سستی و انقیاد تو مکر و فریب است . (منتهی الارب ). و رجوع به اقرب الموارد شود. || (ص ) زمین نرم .(من...
-
طريقة
دیکشنری عربی به فارسی
روش , اسلوب , طريقه
-
طریقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طریقَة] tariqe ۱. حالت.۲. [مجاز] راه و روش.۳. [قدیمی، مجاز] سیرت.۴. [قدیمی] مذهب.
-
طریقه
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب , شکل , طريق , طريقة , نمط
-
طریقه
واژهنامه آزاد
نحوه
-
طریقه ٔ شمس
لغتنامه دهخدا
طریقه ٔ شمس . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عبارت است از دائرةالبروج ، چنانچه در ضمن لفظ دائره بیان آن گذشت . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
طریقه ٔ محترقه
لغتنامه دهخدا
طریقه ٔ محترقه . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ ت َ رِ ق َ / ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نزد منجمین مدت طی کردن قمر مسافت این پانزده درجه از نوزدهم درجه ٔ میزان که محل هبوط شمس است تا سوم درجه ٔ عقرب که محل هبوط قمر است و این مدت را که تقریباً یک شبانه روز...
-
طریقه ٔ نیره
لغتنامه دهخدا
طریقه ٔ نیره . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ ن َی ْ ی ِ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بودن قمر است میان درجه ٔ شرف آفتاب و شرف خود.