کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَبَرَک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طبرک
لغتنامه دهخدا
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) (کوه ...) در کتاب النقض در این باره آمده است :دانم که کوه طبرک آن جا نبود. (کتاب النقض ص 533).
-
طبرک
لغتنامه دهخدا
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بازفت بخش اردل شهرستان شهرکرد، در 70هزارگزی شمال اردل و متصل به راه مالرو عمومی . کوهستانی ، معتدل با جنگل بلوط. 178 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و آب بازفت . محصول آنجا غلات ، پشم و روغن . شغل اهالی زراعت...
-
طبرک
لغتنامه دهخدا
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است به ری . (منتهی الارب ). دزی است بر فراز کوهی خرد نزدیک شهر ری بر جانب راست رونده بخراسان که از جانب چپ وی کوه بزرگ ری واقع است . این دز بخرابه ٔ ری پیوسته است که آن را سلطان طغرل بن ارسلان بن طغرل بن محمدبن ملک...
-
طبرک
لغتنامه دهخدا
طبرک . [ طَ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است به اصبهان . (منتهی الارب ). رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدی ص 43 و فهرست حبیب السیر چ خیام شود.
-
تبرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tabarrok ۱. برکت یافتن.۲. شگون؛ میمنت.۳. (اسم، صفت) هر چیز بابرکت و باشگون.
-
جستوجو در متن
-
تبرک
لغتنامه دهخدا
تبرک . [ ت َ ب َ رَ ] (اِخ ) طبرک . رجوع به طبرک شود.
-
طبرکی
لغتنامه دهخدا
طبرکی . [ طَ ب َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به قلعه ٔ طبرک ری که قلعه ای بوده است . (سمعانی ). رجوع به طبرک شود.
-
علیاباد
لغتنامه دهخدا
علیاباد. [ ع َ لی یا ] (اِخ ) علی آباد. نام چندین قریه است در نواحی ری . یکی از آنها در زیر قلعه ٔ طَبَرک واقع شده و بقیه در اطراف و حوالی ری است . (از معجم البلدان ).
-
صفا
لغتنامه دهخدا
صفا. [ ص َ ] (اِخ ) (حاج میرزا...) ملقب به قنبرعلی شاه از مردم مازندران . تولد وی به سال 1212 و وفات او به سال 1291 هَ . ق . بوده است و در تکیه ٔ صفائیه جنب کوه طبرک ری مدفون است . (از سعدی تا جامی ص 402). و رجوع به طرایق الحقایق ج 2 ص 107 شود.
-
تبرک
لغتنامه دهخدا
تبرک . [ ت َ رَ ](اِخ ) در قاموس قلعه ٔ ری را نیز گفته و بفتحتین آورده چنانکه مشهور است طبرک معرب آن . (فرهنگ رشیدی ). همچنین در حوالی شهر طهران در ری کهنه بر بالای کوه و تپه حصاری بوده که آن را تبرک میخوانده اند و آبی داشته که هنوز باقی است . فخرالد...
-
طمغاج
لغتنامه دهخدا
طمغاج . [ طَ ] (اِخ ) نام ولیعهد تکش به ری . بگفته ٔ صاحب حبیب السیر، پس از آنکه میان سلطان تکش خوارزمشاه وطغرل سلجوقی صلح افتاد بنواحی ری و طغرل ولایت ری رابدیوان خوارزمشاه بازگذارد بدان شرط که تکش متعرض دیگر ولایات نگردد، خوارزمشاه این طمغاج را به ...
-
تبرک
لغتنامه دهخدا
تبرک . [ ت َ رَ ] (اِخ ) حصار اصفهان . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (از آنندراج ). بر فراز تلی و تپه ای واقع شده هنوز آثارش برقرار است و معروف است . (انجمن آرا) (آنندراج ): در وقتی که جعفرخان پسر صادقخان از اصفهان بشیراز م...
-
باقرخان
لغتنامه دهخدا
باقرخان . [ ق ِ ] (اِخ ) باقرخان خراسکانی از امرای آقا محمدخان قاجار در اصفهان . جعفرخان زند پسر صادق خان در اوائل ماه صفر 1200 هَ . ق . متوجه اصفهان شد و باقرخان خراسکانی که اصفهان را از طرف آقامحمدخان در تصرف داشت به قلعه ٔ طبرک پناهنده گردید و مدت...
-
چشمه علی ری
لغتنامه دهخدا
چشمه علی ری . [ چ َم َ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است در شمال شهر قدیم ری که آبش از زیر سنگ صلب خارایی خارج شده بجانب جنوب جاری میشود و بنابر تحقیقات و اطلاعات نگارنده قلعه ٔ «ری بندی » که خلیفه مهدی عباسی بنا نمود بالای ه...
-
خسروفیروز
لغتنامه دهخدا
خسروفیروز. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن فنا خسرو عضدالدوله ، مکنی به ابونصر هشتمین سلطان دیلمی فارس و عراق است (از 440 تا 447 هَ . ق .) او مغلوب سلاجقه شد. رجوع به ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 127 شود. در تاریخ گزیده ج 2 ص 425 چنین آمده است : الملک ال...