کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طویل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تویل
لغتنامه دهخدا
تویل . [ ت ُ ] (اِ) علامتی را گفته اند که صیادان در صحرا برپای کنند تا نخجیر از آن بترسد و سوی دام آید. (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
تویل
لغتنامه دهخدا
تویل . [ت َ / ت ُ ] (اِ) پیش پیشانی بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 314). پیش پیشانی گاه از بالا سوی میان سر بود و چکاد نیز همین باشد و به تازی چون آنجا موی نروید اصلع خوانندش ... (لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 122). پیشانی بود. (فرهنگ جهانگیری ). پیشانی و...
-
تویل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] tavil ۱. ویژگی کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد: ◻︎ پشت کوژ و سر تویل و روی بر کردار نیل / ساق چون سوهان و دندان بر مثال اسنزه (رودکی: ۵۱۰)۲. (اسم) پیشانی.۳. (اسم) تارک؛ فرق سر.
-
جستوجو در متن
-
طوال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طویل] [قدیمی] tevāl = طویل
-
اطول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مؤنث: طُولَی] 'atval طویلتر؛ درازتر.
-
متطاول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motatāvel طویل؛ دراز.
-
lengthful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طولانی، طویل
-
قصیر
واژگان مترادف و متضاد
کوتاه، کوتاهقد ≠ طویل
-
wiredrawn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wiredrawn، مثل سیم، طویل و ظریف
-
lengthy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طولانی، طویل، مفصل، دراز
-
قزوینی
لغتنامه دهخدا
قزوینی . [ ق َزْ ](اِخ ) شرف الدین طویل . رجوع به شرف الدین طویل شود.
-
بطارق
لغتنامه دهخدا
بطارق . [ ب ُ رِ ] (ع ص ) طویل و دراز. (ناظم الاطباء). طویل . (منتهی الارب ).
-
fissure eruption
فوران شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فورانی که در امتداد یک شکافۀ طویل رخ میدهد
-
spindle colony
پَرگَنۀ دوکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پَرگَنهای طویل و باریک شبیه به دوک
-
lengthier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طولانی تر، طولانی، طویل، مفصل، دراز