کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طول و تفصیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طول و تفصیل
لغتنامه دهخدا
طول و تفصیل . [ ل ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . شرح و بسط.
-
طول و تفصیل
فرهنگ گنجواژه
شرح و بیان، مفصل.
-
واژههای مشابه
-
طول دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طولانی کردن ۲. دیر کردن
-
طول کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طولانیشدن، به طول انجامیدن ۲. ادامه یافتن، تداومیافتن
-
proper length
ویژهطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی از هر جسم که در چارچوب همراه جسم اندازهگیری میشود
-
isometric 3
همطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دارای طول مشابه
-
در طول
فرهنگ واژههای سره
در راستای، درهنگام، در درازنا
-
طول تاریخ
فرهنگ واژههای سره
درازای تاریخ
-
طول جغرافیایی
فرهنگ واژههای سره
دراز هی گیتای
-
طول عمر
فرهنگ واژههای سره
دیرزیو
-
طول امل
لغتنامه دهخدا
طول امل . [ ل ِ اَ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حرص دنیاست . (غیاث ) (آنندراج ) : با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کردقصه ٔ طول امل را که سخن طولانی است .محمدقلی سلیم .
-
طول دادن
لغتنامه دهخدا
طول دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) امرار وقت کردن . به تأخیر انداختن .
-
طول عمر
لغتنامه دهخدا
طول عمر. [ ل ِ ع ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درازی عمر. عمر دراز.
-
طول کشیدن
لغتنامه دهخدا
طول کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ادامه یافتن . بدرازا کشیدن .