کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طول موج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طول کشیدن
لغتنامه دهخدا
طول کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ادامه یافتن . بدرازا کشیدن .
-
طول کلام
لغتنامه دهخدا
طول کلام . [ ل ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اِطناب . درازی سخن .
-
طول کوکب
لغتنامه دهخدا
طول کوکب . [ ل ِ ک َ / کُو ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح هیئت ) عبارت از قوسی است از فلک البروج که از اول حمل شروع میشود و بمکان کوکب میرسد و آن را تقویم کوکب نیز نامند چنانکه اگر مکان کوکب حقیقی باشد طول حقیقی خواهد بود و اگر مرئی باشد طول ...
-
طول معدل
لغتنامه دهخدا
طول معدل . [ ل ِ م ُ ع َدْ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به طول اوسط شود.
-
طول آرام
لغتنامه دهخدا
طول آرام . (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان در 6 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . دامنه ، معتدل مالاریائی با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و ابریشم . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه ٔ ابر...
-
طول لات
لغتنامه دهخدا
طول لات . (اِخ ) دهی جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 8 هزارگزی جنوب باختری رحیم آباد کنار رودخانه ٔپلرود با 95 تن سکنه . آب آن از پلرود. محصول آنجا برنج و لبنیات . شغل اهالی زراعت است . سر راه عمومی مالرو اشکور قرار دارد. (فرهنگ جغر...
-
واحد طول
لغتنامه دهخدا
واحد طول . [ ح ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش طول اجسام به کار میرود. واحد طول در دستگاه .S.T.M متر است که یکی از سه واحد اساسی این دستگاه میباشد. رجوع به متر شود. اضعاف متر که در عمل به عنوان واحد طول به کار میروند عبارتند از...
-
ازدیاد طول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، علوم مهندسی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ← کشامد
-
length 1
طول 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکی از هفت کمیت اصلی فیزیک که یکای آن در دستگاه SI متر است متـ . درازا
-
طول 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← طول نقطه
-
elongation 1
طولافزایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] افزایش طول یک زنجیرۀ نوکلئوتیدی با اضافه شدن نوکلئوتیدهای جدید یا افزایش طول زنجیرۀ پلیپپتیدی با اضافه شدن آمینواسیدهای جدید
-
take-off run
طول برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما بر روی زمین یا آب، از نقطۀ شروع برخاست تا جدا شدن چرخها از روی باند، طی میکند
-
concluded length
طول بستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] طول پهلویی که اندازهگیری نمیشود، ولی برای اینکه شبکه تماماً متشکل از مثلث باشد، در شبکۀ سهپهلوبندی که در ابتدا شامل یک شکل غیرمثلثی بوده است، گنجانده میشود
-
Planck length
طول پلانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی که در آن ازلحاظ نظری افتوخیزهای کوانتومی حائز اهمیت میشوند
-
bond length, bond distance
طول پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ متوسط بین هستههای دو اتم در مولکول پایدار