کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طول محور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
track 2
طول محور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ دو چرخ موازی
-
واژههای مشابه
-
طَّوْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
قدرت و نعمت - نعمت فراوان
-
طول دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طولانی کردن ۲. دیر کردن
-
طول کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طولانیشدن، به طول انجامیدن ۲. ادامه یافتن، تداومیافتن
-
proper length
ویژهطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی از هر جسم که در چارچوب همراه جسم اندازهگیری میشود
-
isometric 3
همطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دارای طول مشابه
-
در طول
فرهنگ واژههای سره
در راستای، درهنگام، در درازنا
-
طول تاریخ
فرهنگ واژههای سره
درازای تاریخ
-
طول جغرافیایی
فرهنگ واژههای سره
دراز هی گیتای
-
طول عمر
فرهنگ واژههای سره
دیرزیو
-
طول امل
لغتنامه دهخدا
طول امل . [ ل ِ اَ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حرص دنیاست . (غیاث ) (آنندراج ) : با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کردقصه ٔ طول امل را که سخن طولانی است .محمدقلی سلیم .
-
طول اوسط
لغتنامه دهخدا
طول اوسط. [ ل ِ اَ / اُو س َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طول معدل . دوری مرکز تدوین را از اوج طول اوسط خوانند و مقدار او آن زاویه است بر مرکز معدل المسیر که یکی خط را به اوج همی رسد و دیگر بمرکز تدویر و چون این زاویه بر مرکز عالم باشد مقدار طول معدل بود...
-
طول بلد
لغتنامه دهخدا
طول بلد. [ ل ِ ب َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بُعدِ آن باشد از مشرق یا مغرب . بعدش است از نهایت آبادانی ، خواهی این بعد را به معدل النهار با خط استوا گیر و خواهی بدان مدار که ایشان را موازی است زیرا که پاره های متشابه یک از دیگرنیابت دارند وز قبل...
-
طول دادن
لغتنامه دهخدا
طول دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) امرار وقت کردن . به تأخیر انداختن .