کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوعا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوعا
واژهنامه آزاد
با اختیار، اختیاری، با میل خود، داوطلبانه
-
واژههای مشابه
-
طوعاً
واژگان مترادف و متضاد
بارغبت، بامیل، رغبتآمیز ≠ کرهاً، متنکر
-
طَوْعاً
فرهنگ واژگان قرآن
رام بودن - مايل بودن - رغبت
-
واژههای همآوا
-
طوعاً
واژگان مترادف و متضاد
بارغبت، بامیل، رغبتآمیز ≠ کرهاً، متنکر
-
طواء
لغتنامه دهخدا
طواء. [ طَ ] (اِخ ) نام وادئی میان مکه و طائف . رجوع به طوی شود. (معجم البلدان ).
-
تواء
لغتنامه دهخدا
تواء. [ ت َ ] (ع مص ) هلاک شدن . (منتهی الارب ). هلاکت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
تواء
لغتنامه دهخدا
تواء. [ ت ِ ] (ع اِ) داغی است چلیپایی بر ران و گردن ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
طَوْعاً
فرهنگ واژگان قرآن
رام بودن - مايل بودن - رغبت
-
جستوجو در متن
-
چار و ناچار
لغتنامه دهخدا
چار و ناچار. [ رُ ] (ق مرکب ،اتباع ) خواه و ناخواه . طوعاً ام کرهاً : چاره آن شد که چاروناچارش مهربانی بود سزاوارش .نظامی .
-
کرهاً
لغتنامه دهخدا
کرهاً. [ ک َ / ک ُ هَن ْ ] (ع ق ) به ناکام . به ناخواست . ناخواه . به زور. به ستم . جبراً. قهراً. قسراً. به زبردستی . به کراهت . به استکراه . به اکراه .مقابل طوعاً. (یادداشت مؤلف ) : حکم شما را چه توان کرد که طوعاً او کرهاً واقع و مجری . (ترجمه ٔ تا...
-
خواه و ناخواه
لغتنامه دهخدا
خواه و ناخواه . [ خوا / خا هَُ خوا / خا ] (ق مرکب ) طوعاً ام کرهاً.کام و ناکام . چار و ناچار. (یادداشت بخط مؤلف ). برخلاف یا موافق میل و خواهش و رضا.
-
قَالَتَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دوزن گفتند(در عبارت "ثُمَّ ﭐسْتَوَىٰ إِلَى ﭐلسَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ﭐئْتِيَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ " چون سماء و ارض مؤنث مجازي هستند به اين شکل آمده است)