کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوطی کاکل سفید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوطی کاکل سفید
دیکشنری فارسی به عربی
ببغاء
-
واژههای مشابه
-
طوطی سمرقندی
لغتنامه دهخدا
طوطی سمرقندی . [ ی ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) ملا طوطی سمرقندی . نام وی در تذکره ٔ نصرآبادی آمده که به اسم سلطان بابر معمای ذیل را سروده است : مهر رویش را چو لطف بی حد و پایان بوددر مه رخسار او بیند دل و حیران بود.از مهر سین مراد است و لطف که پایان اوان ...
-
Psittacidae
طوطیایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ طوطیسانان که اندازۀ جثهشان از کوچک تا بزرگ است و رنگهای درخشان و منقار قلابشکل دارند
-
Psittaciformes
طوطیسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] پرندگانی دارای رنگهای مختلف و براق با منقار قلابشکل
-
طوطی مقال
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) کنایه از: خوش سخن ، فصیح .
-
طوطی خط
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) کنایه از: جوانی که تازه مو بر صورتش روییده .
-
طوطی وار
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) بی اندیشه و بدون تعقل به آموختن یا از بر کردن مطالب اکتفا کردن .
-
چل طوطی
لغتنامه دهخدا
چل طوطی . [ چ ِ ] (اِخ ) مخفف چهل طوطی که نام کتابی افسانه ای است . نام افسانه ای معروف از مکر زنان که روستایی زادگان باسوادرا بخواندن آن رغبتی است . و رجوع به چهل طوطی شود.
-
چهل طوطی
لغتنامه دهخدا
چهل طوطی . [ چ ِ هَِ ] (اِخ ) نام کتابی است دارای چهل افسانه که در مدت چهل روز طوطی با گفتن یکی از آنها بانوی خانه را که قصد فساد دارد مشغول میدارد تاخواجه ٔ وی از سفر بازمیگردد. (از یادداشت مؤلف ).- قصه ٔ چهل طوطی ؛ تعبیر مثلی از حکایتی دراز.
-
طوطی وار
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) tutivār مانند طوطی و بدون استنباط سخن.
-
طوطی مسلک
لهجه و گویش تهرانی
مقلد حرف دیگران
-
rote recall
یادآوری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] به خاطر آوردن دقیق اطلاعاتی که بهصورت یک کل حفظ شده است، مانند یک نشانی یا فرمول شیمیایی
-
rote memorization
یادسپاری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← یادگیری طوطیوار
-
rote learning
یادگیری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] یادگیری از راه تکرار بدون توجه به معنی متـ . یادسپاری طوطیوار rote memorization